فاتحه
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿2﴾ الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ ﴿3﴾ مَـالِکِ یَوْمِ الدِّینِ ﴿4﴾ إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ ﴿5﴾ اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ ﴿6﴾ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ ﴿7﴾
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿1﴾
اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿2﴾
لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿3﴾
وَلَمْ یَکُن لَّهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿4﴾ |
||
سلام !!!
امشب آسمان دلتنگ تر از آن است
که برای دلتنگی تو هم بگرید ..
امشب آسمان بارانی تر از آن است
که پناهگاهی برای بغضت باشد ...
تو هم دلتنگ تر و گریان تر از آنی
که غصه های عشق را به امانت بگیری..
پس آزاد باش..
تا آسمان افسوس نداشتن پناهگاه بغضت را فرو دهد..
آزاد باش
تا دیگر ذهنت را نیازارد ..
اشکهایت را پنهان کن ..
صدای هق هقت را مخفی
تا کسی به صدای گریه هایت عادت نکند ..
و در آخر ..
آسمان را با چشم بارانی نگاه نکن ..
او خودش از تو دلتنگ تر است!!!
حس ندارم . حوصله هم ندارم . گفتم که معتاد اینترنتم . ولی نمیدونم چرا یه دفعه بدون دارو و هیچ تلفنی دارم ترک میکنم . دیگه بی تاب نمیشم ...
امشب هم که بعد از چند شب اومدم ببینم دوستام چطورن . وقتی رفتم وبلاگ سابقم بیشتر دلم گرفت .
بازم قصه قدیمی هک و از اینجور حرفا .
هنوزم دوسش دارم . وبلاگ قشنگیه . به خاطر بعضی از مسایل ازش فاصله گرفتم . ولی دوسش دارم و همیشه بهش سر میزنم . امشب هم که دیدم دیگه مال دنیا هم نیست خیلی حالم گرفته شد .
دوستدارم!!!
نظرات دیگران ( ) |
وقتی دلت پر غصه است
چشمان من هم بارانیست ..................................!!!!!!!!!!!!!!!
نظرات دیگران ( ) |
سلام
فقط اومدم بگم که یه کمی درگیر مراسم فوت شدم ( شوهر خاله ام ) یه کم که چی بگم . خیلی زیاد .
حس کردم اگه امروز کافی نت نیام و ننویسم برات دیگه دق کردم . وایییییییی که خدا خیلی سخته از همه دنیات دور باشی . همه لحظه ها رو دارم میشمارم . نمیشمارم .میکشم . که زودتر بتونم خودمو پیدا کنم ~ دیوونه شدم . فقط نشستم و زار میزنم . اول برای خودم که دارم دق میکنم . بعد هم برای عزیز از دست رفته ام . خواستم بگم که اگه ازم خبری ندارید . دلنگران نباش . دسترسی به هیچی ندارم . همه شما خوبان برام عزیزید . و اینم بدونید که کسی که اعتیاد شدید به مواد مخدر نت پیدا کرده باشه . این جور 1 هفته از از همه دور بودن درست براش مثل مردن میمونه . .....باور کن که دارم من بیشتر دق میکنم . نمیدونم چرا هی شانس من اینجوری میشه . خسته شدم . از همه چیز از همه چیز حتی از گریه و غم .(( دوست دارم با تو باشم . با تو باشم ))
تو با منی هر جا برم . عشق تو بند جونمه
عشق نمیره از تنم . تو پوست و استخونمه
راستی از شهرام عزیز هم تشکر میکنم . بابت عکسهای فریانم . ممنونم داداشی ....خیلی زحمت هست برات . ایشالله . بیام خونه برنامه میزاریم برای تازه کردن دیدارها . البته با همسر عزیز و پارمیدا جونم . از همه و همه دوستای خوبم تشکر میکنم . من نمیتونم تا شنبه به سایت و وبلاگاتون بیام . ولی بدونید که خیلی سخته :((
((باز هم از همینجا به خاله عزیزم . فوت همسرشون رو تسلیت میگم ))
باقی بقایت
جانم فدایت
نظرات دیگران ( ) |
سلام !
میدونم که برای آپ دیت زوده .
ولی ...
ولی خواستم از دوستای خوبم که منو توی تولد پسرم همراهی کردن سپاسگزاری کنم . همه دوستای خوبک که اومدن
اسم نمیبرم . کیا اومده بودن . شاید که راضی نباشن . اگه خواستن . خودش بگن . توی کامنتها بزارن .
((( وای که خیلی خیلی خوشحالم کردید با اومدنتون . مخصوصا از دیدن مهمونای کوچولوی خودم ))) و یه نفر دیگه که خودش میدونه
و اما .میخواستم گله کنم . از اون دوستام که خیلی راحت آدم رو سر کار میزارن و میگن که آره .حتما میااااااااااااااااام . ولی دریغ از یه تلفن ...بهر حال مهم نیست . مهم اینه که ما هممممون یاد بگیریم . که اگه برای مهمونی دعوتمون کردن . لااقل زنگ بزنیم بگیم نمیام . نه اینکه صاحب مجلس براشون تدارک ببینه و اونوقت ........ ولی . من دیگه برای دوست خوبم که فقط زبونی دوست هستن . یه پیام دارم همین جااااااااااااااا . و اینکه . مهمونی توی پارک دعوتتتتتون کردم . نیومدین . ......بعضیها برای نمایشگاه گفتن . نیومدن ............برای مهمونی پسر عزیزم . دعوتتون کردم نیومدین ....... پس این ثابت میکنه که واقعا ما دوستای نتی هم هستیم و درست نیست . من هی وقت و بی وقت مزاحمتون بشم . همه و همه دوستای خوبمو میگم . دیگه هم هیچ قرار وباگی و دوره ای رو نمیرم .
سعی میکنم . بیشتر برای اونایی انرژی بزارم که برام انرژی می زارن . دیگه وقت رفتنه و میخوام با خاطره های خوش برگردم به اون جهنم . نمیخوام با این حس عصبی برم .
به هر حال که تولد پسرم (( فریان ))رو که سوم خرداد هست رو روز جمعه جشن گرفتیم .
باز هم از همه دوستای خوب و مهربونم که با خانواده هاشون هم تشریف آورده بودن . تشکر میکنم . و میگم که دوستتون دارمن . دوست جونیای خوبم
نظرات دیگران ( ) |
در دل من کسی است
که تا درخشش آخرین ستاره
تا پژمردن آخرین گل
و فرو افتادن آخرین برگ
چشم به راهش خواهم بود...
خوب خوب نازنین من..
نام تو مرا همیشه مست می کند
بهتر از شراب..
بهتر از تمام شعر های ناب...
نام تو اگر چه بهترین سرود زندگی است.
من تو را به خلوت خدایی خیال خود
”بهترین بهترین من“ خطاب می کنم...
نظرات دیگران ( ) |
بگذار زیبایی با تو بودن بهشت را رنگین تر کند
بگذار شیرینی با تو بودن همه اقیانوسهای جهان را
که با اشک عشق لبریز شده است شیرین نماید
بگذار شراب با تو بودن همه بلبلان عاشق را مست تر کند
بگذار دیدن روی تو چشمهای نابینایم را شفا بخشد.
بگذار با تو باشم...
سه شنبه 20 اردیبهشت . تولدم بود ***
20 اردیبهشت
دنیای عزیزم . تولدتو مبارک باشه . عزیزمممم
و همه اونهایی که مثل من توی این روز و ماه دنیا اومدن
نظرات دیگران ( ) |
دیریست به تو می اندیشم ؛
سالها در پی یافتن تو گام برداشته ام
و اینک ،
بیش از هر زمانی به جستجوی تو بی تابم .
دور از منی و این لحظه های بی تو بودن
بر آتشی دوزخ فام می کشاندم . . .
کلماتم زیبایی نگاهت را در انتظارند ؛
بگذار آفتاب نگاهت بر سایه سار کلماتم روشنایی بخشد
نظرات دیگران ( ) |
سلام
بالاخره من اومدم
خیلی با نوشته هاتون منو شرمنده کردید . خیلی
خیلی ممنونم
بالاخره انتظارم تموم شد و برگشتم پیش خونواده
برگشتم ...........اما ..................
وقتی اومدم دیدم حال و هوای گذشته رو ندارم
دیدم که چقدر دلتنگم .
چقدر ......نمیدونم شاید یکسال بزرگتر شدم .
یکسال عاقل تر شدم
بیشتر به حرفها و طعنه ها و زخم زبونها فکر کردم . دیدم ای داد .خدا . بالای چی من این همه حرف شنیدم؟برای چی؟چون دوست دارم رابطه دوستانه با همه دوستام داشته باشم؟به خاطر همین من یه آدم ...شناخته شدم در نظرش؟
ولی خدا که خوب میدونه .و بنده او هم میدونه که برای داشتن . و موندن تو چقدر تلاش کردم ولی سبوی بشکسته و شراب ریختهههههههههههههههه
تو به داشتن یاد من راضی هستی؟عیبی نداره .....
ولی من یه همدم میخوام . یه مونس میخوام . یه غم خوار میخوام . یه کسی که منو بفهمه ...اینقدر نگه تو ساده ای و زود گول میخوری .اینقدر نگه .........
خسته ام و دیوونه .امشب اومدم توی نت بعد از چندین شب دارم هذیون میگم . منو ببخش . ولی
بگذر ز من ای آشنا
چون از تو من دیگر گذشتم
هر کس در شب ستاره داشت
و شب ها مونس تنهائیش بود
ستاره من هم تو بودی
تو که تنها مونس تنهائیم بودی
کسی که تمام دلتنگیم را برایش باز گو می کردم
چه آسمانها وچه کهکشانهائی که به ستاره من حسادت می ورزیدند
شب دلتنگیم درست از آن زمان آغاز شد که تو رفتی
رفتی برای همیشه
رفتنت همانند خزانی زود هنگام بود بر بهار دلم
تمام غنچه های دلم در اوج ناباوری ریخت
ریخت و پر پر شد
گلبرگ هایش را جمع کردم و با همراه عطر یادت
در گوشه از طاقچه اتاقم گذاشتم
تا ترنم آن همیشه اتاقم را خوش بو کند
تا از بوی خوش او قناری ام آواز سر خواند
هنوز هم تنها بهانه آواز قناریم
بوی خوش تو در فضای دلم هست
اشکهائی که از رفتن تو از چشمم سرازیر شد
رو گوشه ای خلوت رفتم و ریختم
تا کسی ندونه که دردم چیه
ولی آخرش نشد
و مثل یک آتشفشان خاموش که روزی شعله اون
سر به آسمون می کشه از دلم بیرون ریخت
و چیزی رو که مدتها تو دلم نگه داشته بودم
و اون غم هجر تو بود همه فهمیدن
براستی نمی دونم
چرا همیشه سرنوشت گل پژمرده شدنه؟؟
چرا سونوشت پروانه سوختنه ؟؟
چرا سرنوشت برگ ریختن و افتادنه ؟؟
آیا واقعا باید سرنوشت آدم فراموش شدن باشه ؟؟!!
و سرنوشت دل هم همیشه باید شکست باشه؟
نمی دونم خدا چی باید بگم
شاید قسمت دل من شکستن بود
می دونید
اون همیشه دوست داشت من بهترین باشم
دوست داشت که جوری باشم که بهم افتخار کنه
ولی همیشه طوری بود که اون باعث افتخار من بود
آخه اون بهترین بود
ولی دست روزگار بهترین رو ازم گرفت
روزگار کاری کرد که صدای قناریم دلگیر بشه
ولی چیزی که هست
و بارها و بارها گفتم اینه که
هنوز هم اون بهترینه
شادزی و مهر افزون
نظرات دیگران ( ) |
زمین عاشقانه از درد سخن گفت، انگار با درد در فاصله ای از زمان، شاید سکوتی از هزار هزار لحظه فریاد، گره می خورد که چونین کوهها برخاستند، آب در آیینه هستی از آسمان غزلی تازه سرود و ابرها نوشتند درد را با خامه نیلی در قهقرای دلشان، با باد رفتند و یکروز گریستند، سایه ای ماندند، تا حایلی باشند نور را، که بگویند از او...
زمین بهانه ای شد برای رفتن، و اشک، سند سرگشتگی آدم همچنان باقی ماند ، آه دلیلی شد بر حسرت، بر دل کندن.
حتما جایی هم هست که زمین خدا تمام شود!
یکبار خاک، خواستگاه دل آدمی خیس شد، عاشق شد و غریبانه به هر جا تنها شد حتی در وطنش، و تورا پیدا کرد، خواست تنها نماند که صدایت کرد...
گوش کن...
با تو از خاک می گویم، از درد، که بیایی، که ببینی پیش چشمانت روی زمین خدا خاک مانده ام، می خواهم فریاد برآرم، بپیچم با تو در نفست دربوی تنت در گیسوانت، می خواهم در خیسی چشمانت زمزمه نور را با نرمی لبهایم جاودانه نگارم، می خواهم اینبار بر بلندای نگاهت خدا را به تماشا بنشینم، سر بر زمین آرم و با تو ...
همه جا پیداست، آب و آیینه، ودر آن روشنی در نگاهت خدا می خندد...
...
نمی دانستم که خدا هم پر درد است
که خدا هم نفسش می گیرد
که خدا هم عاشق است
نظرات دیگران ( ) |
پیوندهای روزانه :
یه دنیا عاشقونه [250]
اینقدر خوبه . تو هم عضو شو [148]
[آرشیو(2)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
رضا[13] .
مطالب بایگانی شده
خاطرات گذشته1
درباره من
فروغ
میدونی که:)
لوگوی وبلاگ من
اشتراک در خبرنامه
لینک دوستان من
ابوالفضل(من و گذشته)
درسا .........( فروغ )
یه دنیا ....... ( فروغ )
ساحل آرامش(بابایی)
حمید داداشی
هومن ( مهر آریانگار )
گل ووووووووووو گلدون
تو را من چشم در راهم
شهرام... ( ایران قلم )
حرفهای تنهایی.. مریم
مامان هستی.. عزیزم
((((((((( رضا ))))))))
***جمع نوشت***
مریم گلییییییییی
***کلبه *عشق****
سایبون عشق.........
علی رستگاری..........
نادو
علی رهگذر عمر
**سایت سرزمین دور**
حاج حمید
ناشناس
شهرزاد( مامان و گلک)
. آسمان
ساناز
رسول
مدنایت...علی
لیدا
::. قاصدک .::
وبلاگ مشکی پوش
سایت مشکی پوشم
موزیک گالری
میلاد
مشکی پوش 2
فقط جوووووک
سایت زنده رود
ساعات کشورها
رادیو موزیک
فرستادن کارت پستال
جدیدترین نوحه ها
قوی تنها
یه رهگذر
دانلود موزیکهای جدید
تهران سی دی
عکسسسسسسس
ایران بی بی
کلیپ گل طاها
کلیپ کربلااااا
پازل خلبان
سایت آریالایو
متقین ( کتابهای مذهبی)
sorry
عقیق( مذهبی)
خوشکل دات کام
فقط کلیپ کارت
خبرنگار
ایران و آلمان
سایت تهران 20
شیراز پاتوق
عکسهای هندی
ایران کلیپ
دهکده سبز
نسرین ثامنی
سایت کلکته
موزیکmptree
طراح قالب: پرومته
زرتشت نامه
شهدا
لوگوی دوستان من