• وبلاگ : .:(( به ياد رضا )):.
  • يادداشت : و بعد از 64 روز
  • نظرات : 70 خصوصي ، 87 عمومي
  • درب کنسرو بازکن برقی

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    بوي موهات زير بارون ... بوي گندم زار نمناک ... بوي سبزه زار خيس... بوي خيس تن خاک ... جاده هاي مهربوني رگاي آبي دستات غم بارون غروب ته چشمات تو صدات.. . قلب تو شهر گل ياس دست تو بازار خوبي .... اشک تو بارون روي مرمر ديوار خوبي.....اي گل آلوده گل من..اي تن آلوده دل پاک..دل تو قبله اين دل ...تن تو ارزوني خاک ... تن تو ارزوني خاک..ياد بارون و تن تو ياد بارون و تن خاک ... بوي گل تو شوره زار... بوي خيس تن خاک ... هميشه صداي بارون صداي پاي تو بوده.....همدم تنهاييام قصه هاي تو بوده... وقتي که بارون ميباره تو رو ياد من مياره... ياد گلبرگاي خيسه روي خاک شوره زار ...اي گل آلوده گل من ...اي تن آلوده دل پاک .... دل تو قبله اين دل تن تو ارزوني خاک ..............!

    سلام عزيز حالت انشالله خوب باشه بلاخره مسافرتم تموم شد و بعد از يه يک ماهي برگشتم نت و خوشحالم ميتونم کنارتون باشم.وبت مثل هميشه عالي عاليه و پرمحتوا.سرم خلوت تر شد بازهم خدمت ميرسم.پاينده باشي و شاد
    بوي موهات زير بارون ... بوي گندم زار نمناک ... بوي سبزه زار خيس... بوي خيس تن خاک ... جاده هاي مهربوني رگاي آبي دستات غم بارون غروب ته چشمات تو صدات.. . قلب تو شهر گل ياس دست تو بازار خوبي .... اشک تو بارون روي مرمر ديوار خوبي.....اي گل آلوده گل من..اي تن آلوده دل پاک..دل تو قبله اين دل ...تن تو ارزوني خاک ... تن تو ارزوني خاک..ياد بارون و تن تو ياد بارون و تن خاک ... بوي گل تو شوره زار... بوي خيس تن خاک ... هميشه صداي بارون صداي پاي تو بوده.....همدم تنهاييام قصه هاي تو بوده... وقتي که بارون ميباره تو رو ياد من مياره... ياد گلبرگاي خيسه روي خاک شوره زار ...اي گل آلوده گل من ...اي تن آلوده دل پاک .... دل تو قبله اين دل تن تو ارزوني خاک ..............!
    • بـــــــا هــــم ميشه مثل ماه درخشيد ميشه به زمين ستـــــاره بخشيد
    • بـــــــا هــــم ميشه تو روزاي ابري از گم شدن خورشيــد نترســـيد
    • بـــــــا هــــم ميشه آفتاب رو صدا کرد پاک و معـــتبر مثل طـــلا کرد
    • بـــــــا هــــم ميشه سنگ بي صدا رو با نـــاز تــــــرانه آشــــنا کــرد
    • بـــــــا هــــم پشت ما کوهه نمي ترســـيم نمي افتــيم نمي بــازيم
    • اين آواز نمي مـــيره تا وقتي که هــم آوازيــم
    • بتازه غصه تا مي خواد بتازه
    • نسازه روزگار با ما نسازه
    • شب و روزحمله ي دشمن دوباره
    • بباره از در و ديوار بباره
    • بــــــا هــــم پشت ما کوهه نمي ترسيـــم نمي افتـــيم نمي بــازيم
    • اين آواز نمي مــــيره تا وقتي که هــم آوازيــم
    • بــــــا هـــــم
    شبا وقتي من و دل تنهاي تنها ميمونيم...
    واسه هم قصه اي از روز جدايي ميخونيم..
    ميگم اي دل . دل آلوده به درد..
    اگه روزي بکشم ناله سرد...
    آه و نالم ميگيره دومنشو...
    آتيش عشق ميسوزونه تنشو...
    تو مصيبت کشي اي دل . ميدونم...
    ميون آتيشي اي دل . ميدونم...
    داري پرپر ميزني . جون ميکني.اينو از اشکاي چشمت ميخونم..
    ديگه دل طفلکي ديوونه شده...
    مثل من دربدر از خونه شده...
    نداره هيچکسو اين دل . ميدونم...
    ديوونه همدم ديوونه شده...
    شبا وقتي من و دل تنهاي تنها ميمونيم...
    واسه هم قصه اي از روز جدايي ميخونيم....!!!

    تويي تو همراز مثل نفسهام ... پايان خطي اون خط آخر تو مرز فردام .. تويي يه سنت يه يادگاري ... هميشه هستي عزيز دنيام , عزيز دنيام , تو تازه ترين .. از حس بلور , معصوميت شعر فروغ , محجوب ... تو يه نعمتي .. تو دنيا مثل رفيق خوب .. تنت زري کعبه پر عشق من زائر پر اشتياق تو ...! من عابدم پاک و اهورايي با محراب من خاک اتاق تو محراب من خاک اتاق تو .... منم قلندر ... هميشه سوفي ... صداي تو تنها رگامه ..تو مثل بارون ..بزرگ اسمت .. اسم تو پيام سلام .. تنت زري کعبه پر عشق من زائر پر اشتياق تو ... من عابدم پاک و اهورايي با محراب من خاک اتاق تو ... محراب من خاک اتاق تو ..

    گل گلدون من .شکسته در باد .. تو بيا تا دلم نکرده فرياد .. گل شبوّ ديگه شب بو نميده ... کي گل شب بو رو از شاخه چيده .. گوشه آسمون . پُر رنگين کمون .. من مثل تاريکي ..تو مثل مهتاب .. اگه باد از سرِ زلف تو نگذره .. من ميرم گم ميشم تو جنگل خواب .. گل گلدون من ..ماه ايوون من .. از تو تنها شدم .. چو ماهي از آب .. گل هر آرزو .. رفته از رنگ و بو .. من شدم رودخونه .دلم يه مُرداب .. آسمون آبي ميشه ..اما گل خورشيد رو شاخه هاي بيد ..دلش ميگيره .. درّه مهتابي ميشه اما گل مهتاب .. از برکه هاي آب ..بالا نميره .. تو که دست تکون مي دي .. به ستاره جون ميدي .. ميشکفه گل از گل باغ .. وقتي چشمات هم مياد .. دو ستاره کم مياد .. ميسوزه شقايق داغ ..

    دوربودي دور~
    و آن قدر شگرف
    که ترانه هاي سپاس درختان
    به گوش الههء جنگل ...
    برايت افسانه اي از قصه هاي قديمي مادربزرگ نوشتم
    خواندم که مي داني اش
    سپردمش به نسيم ...
    شاخه اي بيدمشک در گلدانت نشاندم

    خوشه هاي ياقوتي انگور هاي تازه انتظار
    نگاهت پر از عطر ياس بود... و سيبهاي تازه به شکوفه نشسته دل
    صدايت رسا بود
    و نرم
    و سبز
    وقتي مي گفتي" دوستت دارم"..
    ماه آمد
    بوسيدمش
    نشاني ات که دادم
    سپيده دميده بود...~

    هنوز هم عطر تو را دارد
    بوسه هايم حک شده بر نرمي مخمل سياه
    تبم فرو مي نشيند

    از خنکاي آبي نگين
    دلم مي لرزد

    از لغزش سپيدي زنجير بر سينه ام

    با صليبي در دست
    مست مي شوم
    از بوي غريب تو
    مي ميرم از تو .... ميميرم بي تو ...

    ~ يادت هست؟

    نيم شب بود
    نيمهء ارديبهشت
    بر پنجره،

    باران نوشت!
    سطرهاي کشيدهء مورب
    با حروف مکرر نام تو

    ~~~~~~~~

    ~~~~~~~~
    ~~~~~~~~
    ~~~~~~~~

    شايد که مي آيي . . . و تو آمدي ... ~

    آمدي تا که بماني ... تا که بمانم ... ~

    همه چيز اين زندگي مرا به ياد تو مي اندازد ...
    وقتي راه مي روم ... وقتي نگاه مي کنم ... وقتي حرف مي زنم ... وقتي ...
    هميشه و هميشه به تو فکر مي کنم

    چرا چشمانت از جلوي ديدگانم کنار نمي روند؟
    چرا نگاهت حتي لحظه اي مرا به خود وانمي گذارد ؟~


    ~ تمام روز پشت پنجره ايستاده بودم
    به اميد آمدنت ... ~
    تمام روز گوش سپرده بودم ~
    به اميد شنيدن صدايت...~
    تمام روز نگاهم را به در دوخته بودم
    به اميد ورودت ...
    درست مثل همان روزها که بي خبر مي آمدي ...
    يادت مي آيد که با ديدنت چگونه زبانم بند مي آمد؟
    من معناي انتظار را به تمامي مي دانم
    من معناي دلتنگي را به وسعت مي فهمم
    به وضوح مي دانم
    که تو هم منتظري ... تو هم دلتنگي...
    تو هم خسته اي ... از همه چيز...
    نبايد چنين تصور کني که من فقط دلتنگي هاي خود را ميبينم...
    من خستگي ها، دلتنگي ها، کسالتهاي تو، همه و همه را مي فهمم
    و فقط خدا مي داند که همين دردم را دو چندان مي کند...
    ~

    برايت شاد زيستني شاد آرزومندم ;)

    on safar kardeh ke sad ghafeleh omr hamrahe ost ... kar koja hast khodaya besalamat darash

    :) سلام..........
    مهرت افزون ..خوش زي... مهر ورز و شاد زي ... :)
    چشمانم هميشه به انتظار ديدن دوباره تواست ... ~
    دستهايم هميشه به انتظار گرم محبت نوازش هاي تو است ... ~
    شانه هايم .. هميشه جايي براي تکيه غريبانه تو است ... ~
    دلم هميشه و هميشه جايي براي ماندن دل پاک تو است ... ~
    فکرم .. انديشه ام ... ذهنم ... هميشه به ياد تو است ، کلامم ، واژه واژه نوشتارم ... همه و همه براي تو است ~ براي توي که هميشه لايق ستودني .... لايق جان دادن من در خاک ، تنها براي تو ...~ براي حتي يک لحظه غمگين نبودن تو ... و شاد زيستن تو ... ~
    ميدانم تو باز خواهي گشت ... ومن از شوق آمدنت شب را تا زمان آمدنت پلک بر هم نخواهم گذاشت ...!
    ميدانم که باز روزي در دستان هم جاي خواهيم گرفت و آن روز در همين نزديکي هاست ، روزي پس از اين روز ~
    شايد زيستني دوباره در راه است ... ؟
    به انتظارت ميمانم ... ميمانم ... ميمانم ... ميمانم ... بيا بمان ...! من هم ميمانم ... من هم . م . ي . م . ا . ن . م . ~
     <      1   2   3   4   5    >>    >