• وبلاگ : .:(( به ياد رضا )):.
  • يادداشت : همانند پاکي زلال نگاهت ...!!!
  • نظرات : 35 خصوصي ، 68 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     
    سلام مطلبت مثل هميشه زيبا و تكان دهنده بود من هم آپ شدم خوشحال مي شم بياي طرفم

    با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما دوست عزيز و بزرگوار . در پي تصويب قطعنامه وقيحانه ي شوراي حكام آژانس بين‌المللي انرژي اتمي درباره‌ي فعاليت‌هاي صلح‌آميز هسته‌يي ايران . از شما دوست عزيز و ميهن پرست دعوت مي گردد ضمن امضاي بيانيه ي اعتراض به اين اقدام غير منطقي شوراي حکام ، لطفا لينک اين بيانيه را در جهت اطلاع و امضاي آن توسط خوانندگان محترم وبلاگتان ، در وبلاگ خود قرار دهيد.... پيشاپيش از لطف و محبت شما تشکر مي کنم.. /موفق باشيد/

    + ناشناس 

    < codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab height=320 width=450 classid=clsid:D27CDB6E-AE6D-11cf-96B8-444553540000>

    نمي دونم چي بگم! اما فكر نكنم الان ارامش داشته باشين! پس دعا مي كنم به زيباترين ارامش دست بيابين!
    ba arze salam va dorod hozore shoma doste aziz ... tasliyat khedmateton arz mikonam .... kash tozihe mokhtasari midadin az rezaye nazaninتصور کن اگه حتي تصور کردنش سخته!
    جهاني که هر انساني تو اون خوشبخته خوشبخته!
    جهاني که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نيست!
    جواب هم‌صدايي‌ها پليس زِد شورش نيست!
    نه بمب هسته‌اي داره، و نه بمب‌افکن نه خمپاره!
    ديگه هيچ بچه‌اي پاشو روي مين جا نمي‌زاره!
    همه آزاده آزادن، همه بي‌درد بي‌دردن!
    تو روزنامه نمي‌خوني، نهنگا خودکشي کردن!

    جهاني را تصور کن، بدون نفرت و باروت!
    بدون ظلم خود کامه، بدون وحشت و تابوت!
    جهاني را تصور کن، پر از لبخند و آزادي!
    لبالب از گل و بوسه، پر از تکرار آبادي!

    تصور کن اگه حتي تصور کردنش جرمه!
    اگه با بردن اسمش گلوت پر ميشه پر از سرمه!
    تصور کن جهاني را که توش زنداني افسانه‌س!
    تمام جنگ‌هاي دنيا، شدن مشمول آتش‌بس!
    کسي آقاي عالم نيست، برابر با هم‌اند مردم!
    ديگه سهم هر انسانِ تن هر دونه‌ي گندم!
    بدون مرزو محدوده، وطن يعني همه دنيا!
    تصور کن تو مي‌توني بشي تعبير اين رويا!
    فرياد مي كنم
    از عمق ظلمت شب يلدايي
    و كهكشاني اينك در چشم هاي تو
    اي دوست اي يگانه ترين يار
    سلامي به گرمي حضور
    انتخابي بجا و خاطره انگيز بود و که تنها از يک ذهن لطيف بر مي ايد
    در پناه مهر

    سلام دوست عزيز

    خيلي ازت ممنونم كه به من سر ميزني

    و خيلي عذر ميخوام از اينكه به علت نداشتن وقت كافي فرصت پاسخ به محبت هاي شما رو ندارم.

    نوشته هات خيلي زيباست. كاملا مشخصه كه چقدر زياد دوستش داشتي و عاشقش بودي و هستي.

    اميدوارم كه هيچ وقت غم تو دلت نشينه و فريان عزيز بتونه تا حدي جاي خالي آقا رضا رو تو دلت پر كنه. شاد و سلامت باشيد.

    شنبه روز بدي بود، روز بي‌حوصله‌گي،
    وقت خوبي که مي‌شد غزلي تازه بگي؛


    ظهر يک‌شنبه‌ي من، جدول نيمه‌تموم،
    همه خونه‌هاش سياه، روي خونه جغد شوم؛


    صفحه‌ي کهنه‌ي يادداشتاي من
    گف دوشنبه روز ميلاد منه ،
    اما شعر تو مي‌گه که چشم من
    تو نخ ابره که بارون بزنه،
    آخ اگه بارون بزنه،
    آخ اگه بارون بزنه!


    غروب سه‌شنبه خاکستري بود،
    همه انگار نوک کوه رفته بوده‌ن
    به خودم هي زدم از اين‌جا برو!
    اما موش خورده شناسنامه‌ي من!


    عصر چارشنبه‌ي من!
    عصر خوش‌بختي ما!
    فصل گنديدن من!
    فصل جون‌سختي ما!


    روز پنج‌شنبه اومد
    مث سقائک پير،
    رو نوک‌اش يه چيکه آب
    گف به من بگير، بگير!


    جمعه حرف تازه‌ئي برام نداشت،
    هر چي بود، پيش‌تر از اين‌ها گفته‌بود!

    بغض گريه تو چشمهام حرفاي در د رو لبهام

    چه جوري بايد بگم من؟

    بي تو دنيا رو نمي خوام.زده اتيش به وجودم غم دور از تو نشستن.

    من که پيش مرگ تو نبودم تو گرفتي من

    رو از من.جز محبت من چه کردم؟

    تو شدي دشمن جونم.

    تار وپودم رو سوزونده آتش که کردي روشن.

    چه جوري بايد بگم من؟

    بي تو دنيا رو نمي خوام

    بي تو دنيا رو

    سلام عرض مي كنم خدمتش ما دوست عزيز

    اميدوارم هميشه حالتان خوب خوب باشد

    نوشته ء خيلي خيلي زيبايي بود خسته نباشيد

    با اجازه ءشما من شعر زير را باذكر منبع تو وبلاگم قرار مي دهم

    خوشحال مي شم به من هم يه سري بزنيد

    اميدوارم هميشه زندگي به روي شما لبخند بزنه وهميشه موفق باشيد

    ياحق


    باورم نيست ...!!!


    تو از تبار ستاره بودي ...! تو شب دلواپسي ها ...!


    تو ستاره ...! تو ستاره ...! واسه من ترانه سازي ...!


    وقتي نيستي پر دردم ...! پر دلتنگي هاي رفتن ...!


    تو يه سايه تو يه شبها ...! تو ظهر داغه نيمروزه من ...!


    باورم نيست ...! باورم نيست ...! که نباشي ...!


    نفسم نيست ...! نفسم نيست ...!


    تو کلام يادگاري ...!


    توي اين صداي بارون ...! توي اين شباي بي تاب ...!


    وقتي نيستي پر دردم ...! پر دلتنگي هاي رفتن ...!


    باورم نيست ...! باورم نيست ...! که نباشي ...!


    تو يه سايه تو يه شبها ...! تو ظهر داغه نيمروزه من ...!


    توي اين صداي بارون ...! توي اين شباي بي تاب ...!


    تو از تبار ستاره بودي ...! تو شب دلواپسي ها ...!


    تو ستاره ...! تو ستاره ...! واسه من ترانه سازي ...!


    باورم نيست ...! باورم نيست ...! که نباشي ...!


    نفسم نيست ...! نفسم نيست ...! وقتي نباشي ...!

    < codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab height=320 width=450 classid=clsid:D27CDB6E-AE6D-11cf-96B8-444553540000>
    آري ... من از ديار غربت غربتم را دياري غريبم....! و رهگذري که از ميان ذهن من ميگذرد ... هنوز هم غايب است ... به انتظارش ميمانم ..... تا که روزي گذر کند از دل تنگ من ... / برايت دلم سخت تنگ است .....~
    تو خود ميداني ... زندگي طعم ديگري دارد. طعم سيبي که ما را به هبوط خويش واداشت.. طعمي که هيچ فرشته اي آنرا نچشيد ... و اين تنها راز ما بود..! رازي که هميشه در دل هايمان خواهد ماند... راز ما ... هميشه يک راز خواهد ماند ... ~

    سلام يگانه عزيزم...بخدا نميدونم چيكار كنم تو يه ذره از اون حال و احوال بيايي بيرون...ميدونم سخته ولي اين نوشته هات را كه ميخونم انگاري شعله ها شعله ورتر ميشن...

    امشب بسرم جز غم ايام كسي نيست

    ميسوزم و ميميرم و فرياد رسي نيست

    فرياد رس همچو مني كيست در اين شهر؟؟

    فرياد رسي نيست كسي را كه كسي نيست

    آمدنت به سراب مي ماند
    ديوارهاي سيماني، تا فلك افراشته
    مي گذرم ثانيه ها را
    چشمها را گويم
    ديده را ناديده بگير
    سراب است،سراب
    آبي سياه است
    سبز خاكستري ست
    حجم وقت را فراموش كن
    تا برهوت راه كوتاهي ست
    بگذار تنهايي را دوره كنم!

    آپ ديت شد.

     <      1   2   3   4   5      >