• وبلاگ : .:(( به ياد رضا )):.
  • يادداشت : همانند پاکي زلال نگاهت ...!!!
  • نظرات : 35 خصوصي ، 68 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     

    پيش زمينه جنگ

    در آلمان چهار ميليون نفر بيکار بودند و از آن جايي که اين کشور مستعمره نداشت، نمي‎توانست محصولاتش را به فروش برساند. هيتلر سال ۱۹۲۵ در کتابي به نام نبرد من (Mein Kampf) اعلام کرد که بايد در فکر «فضايي براي حفظ موجوديت نژادژرمن» بود و بايد براي اين مهم «به شرق نگريست». او سپس براي به دست آوردن بازارهاي جديد براي محصولات آلماني مسئله‎ي نابودي «يهوديتبلشويسم» را مطرح نمود. اين تنها کارفرمايان آلماني از قبيل زيمنس، باير، کروپ يا بُش نيستند که از نظرات هيتلر پشتيباني کردند، و صندوق‎هاي نازيسم را پر از پول و امکانات نمودند. کارفرماي فولاسازي تيسن ۱۰۰ هزار مارک طلا به نازي‎ها داد و هيتلر سال ۱۹۳۳ به قدرت رسيد. ورث در کتابي که سال ۱۹۶۴ به نام (روسيه در جنگ، از استالينگراد تا برلين)، منتشر نمود، چنين نوشت:«مبارزه با بلشويسم جهاني هدف اصلي سياست آلمان بود.» هيتلر سال ۱۹۳۹ به تاريخداني به نام کارل بورکهاردت گفت:«هر چه من در نظر دارم برضد روسيه است. اگر غرب آن قدر احمق است تا اين موضوع را بفهمد، من مجبورم با روس‎ها سازش کنم تا غرب را به صورت نظامي شکست دهم و سپس تجديد قوا کرده و اتحاد شوروي را نابود نمايم.» عملاً غرب در سال ۱۹۴۰ از پاي درآمد و هيتلر يک سال بعد عليه شوروي وارد عمل شد.

    جنگ در اروپا

    جنگ در اروپا

    آلمان در ۱ سپتامبر، ۱۹۳۹ به لهستان حمله کرد، اين تاريخ متداول آغاز جنگ جهاني دوم در غرب مي باشد.

    روز ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ عملياتي با نام رمز بارباروسا آغاز گشت. پنج ميليون سرباز ارتش هيتلري (Wehrmacht) به شوروي حمله‎اي برق‎آسا کردند. روز ۳ مارس همان سال هيتلر دستوري با اين مضمون صادر کرده بود:«تمام شوراها بايد نابود شوند، هر سرباز آلماني که در اين راه قوانين بين‎المللي جنگ را زيرپا بگذارد عفو و بخشوده مي‎شود.»

    ارتش فرانسه در سال ۱۹۴۰ فقط ۲۸ روز در برابر ارتش هيتلري دوام ‎آورد و نابود گرديد. پس از اين شکست بود که روزنامه‎ي آمريکايي نيويورک پست در شماره ۲۲ ژوئن ۱۹۴۱ نوشت:«بايد معجزه‎اي به بزرگي نازل شدن انجيل روي دهد تا ارتش سرخ بتواند در مدت کوتاهي از يک شکست کامل رهايي يابد.» کمي بيش از يک ماه بعد، در ژوئيه، ارتش آلمان در مقابله با ارتش سرخ ۲۰۰ هزار کشته داد و اين تعداد ۴ برابر کل کشته‎شدگان اين ارتش در حملاتش در غرب بين سال‎هاي ۱۹۳۹ و ۱۹۴۰ بود. در سال ۱۹۴۲ نبرد استالينگراد ۳۳۰ هزار سرباز آلماني را کنار زد، در سال ۱۹۴۳ ارتش هيتلري ۵۰۰ هزارنفر را در نبرد کورسک معروف به نبرد تانک ها از دست داد. نخبگان اس اس در اين زمان به کلي نابود ‎شدند. ارتش سرخ موفق ‎گرديد که 607 لشکر از 783 لشکر هيتلري را در تمام جبهه ‎هاي جنگ نابود نمايد.

    تاريخچه تدارک جنگ جهاني دوم

    در قطعنامه‎اي که روز ۱۹ دسامبر ۱۹۲۷ در پانزدهمين کنگره‎ي حزب کمونيست شوروي تصويب شد، آمده است:«بايد احتمال حمله‎ي نظامي به شوروي را در نظر گرفت.» اين تنها يک مصوبه‎ي بي‎سرانجام براي کتاب‎هاي تاريخ نبود و دولت شوروي براي آن يک برنامه‎ريزي دقيق کرد به طوري که ۱۵۲۳ کارخانه که سال ۱۹۴۱ با تهديد آلمان هيتلري روبه‎رو بودند به شرق کوه‎هاي اورال منتقل گشتند. استالين در سال ۱۹۳۷ تصميم گرفت تا صفوف حزب را پاکسازي و تصفيه کنند. گوبلز در سال ۱۹۴۳ گفت:«ما گمان مي‎کرديم که استالين با اين کار ارتش سرخ را نابود مي‎کند، اما عکس اين قضيه اتفاق افتاد. بلشويسم قادر شده است تا تمام نيرويش را عليه دشمن خود به کار گيرد.» در ژوئن ۱۹۴۱ بود که حزب کمونيست شوروي ۹۵ هزار تن را بسيج کرد، در ۱۹۴۳ اين حزب ۲ ميليون و ۷۰۰ هزار تن عضو داشت و تقريباً همين تعداد در سازمان جوانان بودند که در جبهه‎ها فعاليت داشتند. حزب کمونيست در مناطق اشغالي هم نيروهاي پارتيزان را سازماندهي کرد. تعداد پارتيزان‎ها يک ميليون نفر بود که در ۱۰۰۰ واحد مخفي متشکل شده بودند. يک آمريکايي به نام اورل هاريمان در کتابي که سال ۱۹۷۵ به نام فرستاده ويژه منتشر نمود، نوشت:«استالين از روزولت اطلاعات بيش‎تري داشت،‎ از چرچيل واقع‎گراتر بود و از جنبه‎هاي مختلفي بهترين فرمانده جنگي بود.»

    نتيجه جنگ

    پي آمد جنگ

    پيروزي ارتش سرخ بر نازيسم و ارتش هيتلري تنها يک پيروزي براي مردم شوروي نبود، آثار آن در کشورهاي غرب اروپا هم با نفوذ احزاب کمونيست در ميان مردم پديدار شد در سال ۱۹۴۶ نزديک به ۲۸ % به حزب کمونيست فرانسه رأي دادند. حزب کمونيست حتا در بلژيک در سال ۱۹۴۴ دوازده هزار عضو داشت و تعداد آنان يک سال بعد به ۱۰۳ هزار نفر افزايش يافت و از همين جا بود که طبقه‎ي کارگر کشورهايي مانند ايتاليا، فرانسه، بلژيک و غيره توانستند دستاوردهاي اجتماعي بسياري را مطالبه کرده و به چنگ آورند.

    چند سال پس از پيروزي ارتش سرخ بر آلمان هيتلري جنبش‎هاي رهايي‎بخش ملي شکل گرفتند و يکي پس از ديگر بر استعمارگران پيروز شدند.

    نويسنده امريکا يي ارنست همينگوي پس از پيروزي شوروي بر آلمان هيتلري در جنگ جهاني دوم نوشت: «هر انساني که آزادي را دوست دارد بيش از طول عمرش به ارتش سرخ و شوروي سپاسگزاري بدهکار است.»

    پايان جنگ

    هيتلر

    ادولف هيتلر در۲۰ اوريل۱۸۸۹ در اتريش بدنيا امد پدرش کارمند جزء گمرک بودو در موقعي که او ۱۳ سال داشت در گذ شت فوت پدر باعث شد که هيتلر از همان سال به کار بپردازد.

    به دليل بي علاقگي به کاري ثابت از سال۱۹۰۸ تا ۱۹۱۲خود را به انجام کارهاي متفرقه سرگرم کرد در همين سال جنگ جهاني اول اغاز شد و او در هنگ باواريا نام نويسي کرد

    تا ۴ سال در ميدان جنگ بود و دلاوري هايي ازخود نشان داد تا اينکه دو مدال اهن گرفت در اثر مسموم شدن به وسيله گاز در بيمارستان بستري شد سه ماه بعد المان تسليم شدهيتلر سخت بر اشفت وتصميم گرفت چنانکه فرصتي بدست اورد انتقام بگيرد

    به منظورشروع به ايراد نطق هاي پرشورعليه ورساي ويهودي ها طرفداران بسياري بد ست اورد و محبوب عام وخاص شد واين امر موجب نگراني دولت المان شد و در سال 1923به زندان لاندزبرگ محبوس گرديد او در همانجا کتاب نبرد من را نوشت او بعد از يکسال از زندان ازاد شد وگورينگ واشتراسروگوبلز به او پيوستند او در سال 1933 به کمک رييس جمهور وقت يعني هيندنبرگ صدر اعظم المان شد .

    و يس از رسيدن به مقام فوق در 18 ماه ديکتاتورمطلق المان شدو شروع بمبارزه با بيکاري ومسلح کردن المان پرداخت

    درژانويه1937 منطقه سارراازفرانسه ودر 12 مارس1938 اتريش را ملحق ساخت ودر17مارس1938 چکوسلواکي هم طمعه او گرديدودر1سپتامبر1939 براي الحاق دالان دانتزيک که حقاًمتعلق به المان بود به لهستان حمله کردوبااين حمله جنگ جهاني دوم اغازشد.

    هيتلر حزبي به نام ناتزي ايجاد کرد که در ايران بنام نازي شهرت داردناتزي خلاصه:حزب سوسياليستي کارگري ملي المان است

    هيتلر سازمان دهنده بزرگ.ناطقي پرشور و يک رهبر کم نظير بوداز خوردن گوشت ونوشابه الکلي پرهيز ميکرد وبه پوشيدن لباسهاي گران قيمت بي علاقه بودبه زن علاقه نداشت وازدواج او با ابراون در پايان عمر به منزله نيشخندي به شکست در جنگ بود

    **************************************************************************************

    دلايل آغاز جنگ

    جنگ جهاني دوم به دلايل بسياري آغاز شد. بعضي از اصلي تربن آن ها، بحران اقتصادي و تورم، درخواست غرامت جنگي از جمهوري وايمار آلمان پس از جنگ جهاني اول. رکود اقتصادي و نياز ژاپن به مواد اوليه بود که باعث ظهور و رواج انديشه فاشيسم و ملي گرايي، ظهور انديشه ديکتاتوري و محدود کردن فکر و انديشه شد.

    جنگ جهاني اول به پايان رسيد، اما نظام سرمايه‎داري اروپا جنگ ديگري را آبستن بود. سرمايه‎داري اروپا از بازارهاي پس از جنگ فربه شده بود. تنها چند ماه پس از جنگ جهاني اول بود که شوراهاي انقلابي کارگري به ويژه در آلمان پديد آمده و شديداً طبقه‎ي حاکم را نگران کرده بودند. به همين خاطر طبقه‎ي حاکم آلمان به تسليح ميلشياي ارتجاعي همت گمارد تا «خطر» انقلاب را برطرف کرده و بتواند روسيه را از حمايت کارگران اروپا محروم نمايد. شوراهاي انقلابي کارگري درهم‎کوبيده شدند و بحران اقتصادي بر جاي ماند تا اين که در سال ۱۹۲۹ ميزان بيکاري به درجه‎اي بي‎سابقه رسيد. اشتهاي استعماري قدرت‎هاي بزرگ سرمايه‎داري و رقابت‎هايشان هم در اين زمان به شدت تقويت شده بودند.

    پيش زمينه جنگ

    تعداد پيام: 18 پيام خصوصي و 31 پيام عمومي

    اعتراض به قطعنامه شوراي حکام......وبلاگ حاج حميد

    ضمن محكوم كردن قطعنامه غير حقوقي و غير قابل قبول شوراي حكام با امضاي اين بيانيه اعتراض خود را به اين اقدام شوراي حكام اعلام ميداريم

    با سلام مجدد. مثل اين‌كه قبلا نيز اين كليپ روي كامنت شما گذاشته شده. براي عدم تلاقي صداها بايد يكي رو حذف كنين. هميشه شاد و سلامت باشين

    كامت شما رو در وبلاگ همسفر مهتاب خوندم. خداوند رفتگان شما رو هم غريق رحمت خود گرداند. التماس دعا

    < style="WIDTH: 150.31%; HEIGHT: 238.81%" codeBase=http://download.macromedia.com/pub/shockwave/cabs/flash/swflash.cab#version=5,0,0,0 height="238.81%" width="150.31%" classid=clsid:D27CDB6E-AE6D-11cf-96B8-444553540000>

    سلام. كامنت شما رو در وبلاگ همسفر مهتاب خوندم. خداوند رفتگان شما رو هم غريق رحمت خودش گرداند. التماس دعا

    سلام دوست خوبم

    احوال شما

    ..........................................
    بر سنگ مزار
    الا ، اي رهگذر ! منگر ! چنين بيگانه بر گورم
    چه مي خواهي ؟ چه مي جويي ، در اين كاشانه ي عورم ؟
    چه سان گويم ؟ چه سان گريم؟ حديث قلب رنجورم ؟
    از اين خوابيدن در زير سنگ و خاك و خون خوردن
    نمي داني ! چه مي داني ، كه آخر چيست منظورم
    تن من لاشه ي فقر است و من زنداني زورم
    كجا مي خواستم مردن !؟ حقيقت كرد مجبورم
    چه شبها تا سحر عريان ، بسوز فقر لرزيدم
    چه ساعتها كه سرگردان ، به ساز مرگ رقصيدم
    از اين دوران آفت زا ، چه آفتها كه من ديدم
    سكوت زجر بود و مرگ بود و ماتم و زندان

    ............................................................

    مثل هميشه زيبا بود ...............موفق باشي

    + نازگل 
    سلام فروغم قشنگم مثل هميشه تو هم زيباي هم زيبا مينويسي تو را تحسين ميكنم.
    سلام وبلاگ زيبايي داريد مطالبي هم كه نوشته بوديد بسيار زيبا بودن راستي تسليت ما هم از همين جا بپذير خوشحال مي شيم به ما هم سر بزني
     <      1   2   3   4   5      >