هزار بار آسمان را قسم دادم که ديگر به چشمان گريان من نگاه نکند.
من از حقيقت بي پايان از تصويري بي نشان،از عشق يک آهو مي ترسم
من از روزگار سنگدل از بايدها و نبايدها مي ترسم،
مي ترسم از آغاز هر سرنوشت و از طلوع هر زيبايي. من از روح سرگردان زندگي،
از گريزان بودن ياران مي ترسم،
از صداي پاي رهگذران مي ترسم.
از آنچه هستيم و هست مي ترسم از جاده بي انتهايي که عاقبت مرا آواره خود خواهد ساخت مي ترسم.
از لحظه ها و ساعتهايي که مرا نيز همانند خودشان بي عاطفه کرد .
مي ترسم از خود فراموشي دلهاي پاک.
مي ترسم
خيلي قشنگ بود شعرت فروغ عزيز
خسته از خواستن ها از پرواز باد باد ك ها
خسته از تقويم كه به من ميگويد:
روزهايي گذشت
خسته از ساعت كه مرا ثا نيه به ثانيه بدنبالش كشاند ، خسته از قاصد ك كه آرزو هايم را به سفر برد از انتظار ، از صندلي خالي تو كه روبرويم نشسته خسته از كتاب نيمه خوا ند ه ام
از نوشتن بر كاغذ هاي كا هي خسته از
بي خيالي كه آ مد ولي همد مم نشد
خسته از هفته اي كه هفت روز دارد
از روز پاياني هفته كه جمعه نام دارد
خسته ام ... خسته ام حتي از خاكي كه مرا در آغوش خواهد گرفت..!!!
تو صداي آواز بارون ... تپش قلب خاکي ... مثل گريه تسکين دردي ... مثل يک سوره پاکي .... طعم غربت رو لبات مثل يک کولي عاشق ... راز جنگل تو چشات گونه هات رنگ شقايق ... بي تو شمع و گل ميميره ، خونه رنگ غم ميگيره ..تو نذار بمونم تنها ، ميدوني دلم ميگيره ...!
وسعت قلب تو قد يه دنياست .. خواستنت واسه من مثل يه روياست ... بوي تو ، بوي بارون ، بوي ياس ، دست من ساقه هاي التماس .. بي تو ميميرن گلهاي ناز گلدون .. مي مونن مرغاي عاشق زير بارون ... زير بارون .. مرغ عاشق ... زير بارون ...!
تو صداي آواز بارون ... تپش قلب خاکي ... مثل گريه تسکين دردي ... مثل يک سوره پاکي .... طعم غربت رو لبات مثل يک کولي عاشق ... راز جنگل تو چشات گونه هات رنگ شقايق ... بي تو شمع و گل ميميره ، خونه رنگ غم ميگيره .. تو نذار بمونم تنها ، ميدوني دلم ميگيره ...!
وسعت قلب تو قد يه دنياست .. خواستنت واسه من مثل يه روياست ... بوي تو ، بوي بارون ، بوي ياس ، دست من ساقه هاي التماس .. بي تو ميميرن گلهاي ناز گلدون .. مي مونن مرغاي عاشق زير بارون ... زير بارون .. مرغ عاشق ... زير بارون ...! زير بارون ... مرغ عاشق زير بارون ... زير بارون .. زير بارون ... مرغ عاشق ... زير بارون ...!
بهت نمي گم دوست دارم... قسم مي خورم دوست دارم ... بهت نمي گم هرچي مي خواي بهت مي دم... چون همه چيزم تويي ... نمي خوابم که خوابتو ببينم ... چون خيال تو خوشتر از خوابه… اگه يه روز چشمات پر اشک شد و دنبال شونه گشتي تا روش گريه کني..صدام کن قول نميدم اشکاتو پاک کنم... ولي منم باهات گريه مي کنم ...اگه دنبال مجسمهء سکوتي بودي تا سرش داد بزني.. صدام کن ... قول مي دم ساکت بمونم ..... اگه دنبال خرابه اي بودي که همه نفرتاتو توش دفن کني..صدام کن قلب من تنها خرابهء وجوده توست..!! اگه يه روز خواستي بري... حتما" صدام کن ...!!! قول نميدم نگهت دارم... اما مي تونم باهات بيام... هرجا که بري ...!!! اگه يه روز سراغمو گرفتي و ازم خبري نشد! سريع به ديدنم بيا٬ حتما بهت احتياج دارم ...!!!