• وبلاگ : .:(( به ياد رضا )):.
  • يادداشت : تولد فريانمه سوم خرداد
  • نظرات : 61 خصوصي ، 80 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    شهرام جان سلام ... مرسي داداشم تو خوبي ..

    چشمانت يک پاکي خالصانه ... يک نوع بيقراري .... يک شفافي زلالي در خود دارد .... و آنکه دلبسته و وابسته است اگر دلش را بنگرد ديگر هرگز احساس بيگانگي در خود جاي نخواهد داد ... ميشود در چشمانت غرق خيال شد .... ميشود از چشمانت يک خاطره ساخت .... ميشود از چشمانت گفت و به آخر دنيا رسيد ...! ميشود در چشمانت زاده شد ... زيست .... و به آرامي مُـــرد .....!~

    شب ميرسد ز راه ...ز راه هميشگي ...شب با همان رداي هميشگي ...ترديد در برابر ، بد ،خوب، نيستي ... چشمت چراغ سبز و سه راه هميشگي ...عاشق شدن گناه بزرگيست ، گفته اند ... ماييم و ثقل بار گناهي هميشگي .... با بي ستاره هاي جهان گريه كردم ... يك آسمان ستاره ، گواه هميشگي ....
    سلام به خواهر گلم .. شب و روزت بخير و خوشي .. نا پيدا شدي ؟؟؟ عكس فريان قل قلي دائي رو ديدي .. من چه جوري بايد عكسها را بدستت برسونم ؟ حاج پارسا داداش سلام .. باميد ديدار .. داداش كوچكت شهرام
    سلام به خواهر گلم .. شب و روزت بخير و خوشي .. نا پيدا شدي ؟؟؟ عكس فريان قل قلي دائي رو ديدي .. من چه جوري بايد عكسها را بدستت برسونم ؟ حاج پارسا داداش سلام .. باميد ديدار .. داداش كوچكت شهرام
    سلام به خواهر گلم .. شب و روزت بخير و خوشي .. نا پيدا شدي ؟؟؟ عكس فريان قل قلي دائي رو ديدي .. من چه جوري بايد عكسها را بدستت برسونم ؟ حاج پارسا داداش سلام .. باميد ديدار .. داداش كوچكت شهرام
    كاش قصه دوري بزرگترين دروغ دنيا بود ...... ~

    رفتي و بي تو دلم پر درده
    پاييز قلبم ساکت و سرده
    دل که مي گفتم محرمه با من
    کاشکي مي ديدي بي تو چه کرده
    اي که به شبهام صبح سپيدي
    بي تو کويري بي شامم من
    اي که به رنجام رنگ اميدي
    بي تو اسيري در دامم من
    با تو به هر غم سنگ صبورم
    بي تو شکسته تاج غرورم
    با تو يه چشمه چشمهء روشن
    بي تو يه جادم که سوت و کورم
    اي که به شبهام صبح سپيدي
    بي تو کويري بي شامم من
    اي که به رنجام رنگ اميدي
    بي تو اسيري در دامم من
    چشمهء اشکم بي تو سرابه
    خونهء عشقم بي تو خراب
    شاديا بي تو مثل حبابه
    سايهء آهه نقش بر آب
    رفتي و بي تو دلم پر درده
    پاييز قلبم ساکت و سرده~

    با تو نفس کشيدن ، دم مسيحايي ميخواهد ...! با تو بودن عشقي پاک و يکدست ...! با تو يکي شدن ، همانند پيوند عميق شاخه هاي به شکوفه نشسته سيب است .... در بهاري سبز . همانند هم آغوشي گياه و خاک ، همانند ... باغي در ازاي ادعاي گياهي در گلدان . ~

    دارم از تو مي نويسم ..... با تو چه زندگي هايي، كه تو روياهام نداشتم تك و تنها بودم اما، تو رو تنها نمي ذاشتم چه سفرها با تو كردم، چه سفرها تو رو بردم دم مرگ رسيدم اما، به هواي تو نمردم دارم از تو مي نويسم، كه نگي دوستت ندارم از تو كه با يه نگاهت، زير و رو شد روزگارم موقع نوشتن و وقت اسم گذاشتن و كسي رو جز تو نداشتم، جز تو اسمي نمي ذاشتم من تموم قصه هام قصه‌ي توست اگه غمگينه اون از غصه‌ي توست، اون از غصه‌ي توست با تو چه زندگي هايي، كه تو روياهام نداشتم تك و تنها بودم اما، تو رو تنها نمي ذاشتم حتي من به آرزوهات، تو رو آخر مي رسوندم مي رسيدي تو من اما، آرزو به دل مي موندم هي مي خواستم كه بگم، كه بدوني حالمو اما ترس و دلهره، خط مي زد خيالمو توي گفتن و نگفتن، از چه روزايي گذشتم اين قده رفتم و رفتم، اين قده رفتم و رفتم، كه هنوزم برنگشتم من تموم قصه هام قصه‌ي توست اگه غمگينه اون از غصه‌ي توست، اون از غصه‌ي توست هر چي شعر عاشقونست، من براي تو نوشتم تو جهنم سوختم اما، مي نوشتم تو بهشتم اگه عاشقونه گفتم، عشق تو با عشقشه اگه مردم تو بدون، چه كسي وارثشه ~

    سلام فروغ جان ... ببين چي ميبيني .. واي اين پسر گرد و قلمبه دائي رو ببين چه بامزه است ... http://tinypic.com/5c0pki
    سلام فروغ جان ... ببين چي ميبيني .. واي اين پسر گرد و قلمبه دائي رو ببين چه بامزه است ... http://tinypic.com/5c0pki

    گفتم نرو پرپر ميشم ...

    گفتي ميخوام رها باشم ...

    گفتم آخه عاشق شدم ...

    گفتي ميخوام تنها باشم ...

    گفتم دلم

    گفتي بسوز ...

    گفتم يه عمري باز هنوز ...

    گفتم پس عمرم چي ميشه ...

    گفتي هدر شد شب و روز ...

    واي دلم ... گفتم آخه داغون ميشم ...

    گفتي به من خوش ميگذره ...

    گفتم بيا چشمام به تو ...

    گفتي آخه كي ميخره ...

    گفتم منو جنس ميديدي ...

    گفتي آره بي قيمتي ...

    گفتم يه روز كسي بودم با من نكن بي حرمتي ..

    . گفتم صدام ميميره باز ...

    گفتي به درد بسوز بساز ...

    گفتم حالا كه پير شدم ...

    گفتي كه از تو سير شدم ...

    گفتم تمنا ميكنم ...

    گفتي ميخوام خوردت كنم ...

    گفتم بيا بشكن تن و ...

    گفتي فراموش كن منو ...

    گفتي فراموش كن منو ...

    گفتي فراموش كن منو ...

    گفتي فراموش كن منو ...

    گفتي فراموش كن منو ...

    (( رضا صادقي))

     <      1   2   3   4   5    >>    >