بسم رب الشهدا
انا لله و انا اليه راجعون
تسليت مارا پذيرا باش روحش شاد و يادش گرامي باد .
سلاممممممم
فروغمممممم عزيزممممممم
هزا ر بار تسليت**
خدا اين دلهاي پاک شما ها رو ديگه از من نگيره . من خيلي خوشحالم که لااقل خدا دوستاي خوب و مهربوني مثل شما ها به من دادهههه . وليي غم از دست دادن رضاااااااااااااا دارم منم ميکشهه . بچه برام دعا کنيد که خدا هم براي من دعوتنامه بده . منم برمممممممممممممممم. منم برم پيششون .هميشه . قبلنا مينشستم . براي اين گنجشکه اينقدر غصه ميخوردم که چه جوري ضجه ميزنه براي اوني که از دست داده . ولي امروز صبح . واقعا از ته دلمممممممم . با ديدن اين عکس براي رضاي خودم که نديدمش و رفت ضجهههههه زدم . خدا ااااا . کاش منم بميرممممممممممممم. کاش . بياييد برام دعا کننيد به آرزوم برسم. اي خدااااا اي انصاف نيست که رضا فقط و فقط مال خودت باشههههههههههههه
سلام فروغ عزيز
من امروز متوجه اين موضوع شدم ... خيلي خيلي متاسفم و اميدوارم خداي مهربونمون روح عزيزش رو قرين رحمت خودش كنه. صبور باش و استوار،همه ما يه روز ميريم خوش بحال اون كسي كه وقتي ميره از اين دنيا اطرافيانش براش گريه ميكنن
خاطرات تلخ و شيرين يک مردو خاطرات تلخ يک نسل نسل سوختهنسل خاکسترکه خاکستر شديم و در خاک خواهيم شدتا روزي ققنوس وار از خاکستر و خاک بر آييم...~
پرسيد: بخاطر کي زنده هستي ؟ با اينکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم " بخاطر تو " ! بهش گفتم: " بخاطر هيچ کس" ! پرسيد: پس بخاطر چي زنده هستي؟ با اينکه دلم داد ميزند .... " بخاطر دل تو" ..! با يک بغضي بهش گفتم: " بخاطر هيچ چيز" ازش پرسيدم: تو بخاطر چي زنده اي؟ در حالي که اشک تو چشماش جمع شده بود گفت: " بخاطر کسي که بخاطر هيچ زنده است" .....!~
ميدوني عزيزم اون زمان فكر ميكردم هيچ كس حال منو نمي فهمه. هيچكس نميدونه تو دل خراب شده من چي ميگذره . فكر ميكردم همه چقدر بيرحم هستند كه به اين راحتي از مردن عزيز من حرف ميزنند و انتظار دارند من هم مثل اونها ساكت و آروم باشم و تن به اين حقيقت زشت بدم كه ديگه عزيزترين عزيزم رو نخواهم ديد .اما گلم بعد ها فهميدم اين من بودم كه هيچي نمي فهميدم. همه ما همه اون كساني كه ميخوان به نحوي مارو دلداري بدن طعم تلخ و مسموم اين حقيقت رو به نوعي و براي عزيزي چشيده اند و چون اين درد رو خودشون تحمل كردند و از سختي اون باخبر ند سعي مي كنند مارو به هرنحوي شده آروم كنن تا از شدت اون درد بكاهند. اما براي رسيدن به اين باوز كه ديگران هم درد منو مي فهمند هشت ماه طول كشيد.هشت ماه طول كشيد كه ديگران رو باور كنم. ولي هنوز بعد از دوسال نميتونم رفتن عشقم رو - روحم رو - هستي ام رو باور كنم. هنوز هم اميدوارم اين كالوس تلخ با بيدار شدن در يك صبح سپيد به پايان ميرسه. نازنين براي همين نميتونم براي تسلاي دلت چيزي بگم . جز اينكه بدرگاه خدا دعا كنم به قلبت آرامش عطا كنه . و براي آرامش روح عزيزت دعا مي كنم و قرآن ميخونم. و حتما براي ديدنش از جانب تو به خونه تازه اش ميرم و سلام تو مهربون رو ميرسونم. فروغم منو شريك اشگها و غصه هاي دل مهربونت در غربت بدون
هرگز رفتن غيره منتظره ات ، را باورم نيست ...! ميدانم ... ميدانم ... که باز خواهي گشت ... ! باز آمدنت را سروري خواهيم داشت ...! و شاد خواهيم زيست ...!
شايد نميداني ...؟ که با رفتنت ديگر هيچ ستاره اي سو سو نمي زند ... ؟ بي تو ديگر ستاره ها يک به يک همچون شهابي از آسماني فرو ميافتند ...! درخشش نور مهتاب بي تو ديگر چشمي را خيره نمي کند ...!
زندگي صحنه يكتاي هنرمندي ماست .
هر كسي نغمه خود خواند و از صحنه رود
صحنه پيوسته بجاست .......
آره فروغ عزيزم صحنه پيوسته بجاست ...خوش به حالش كه انقدر دوسش داشتي ....گريه كن خواهرم گريه كن كه گريه دواي درد همه ما داغ ديده هاست . فرزاد رو كه يادته برات تعريف كرده بودم ....خدا عجب گلچين خوبي هستش