سلام عزيزم
ببخش اگه دير اومدم ..مرسي از حضور گرمت در كوي وفا
عزيزم من آپم خوشحال ميشم بازم كوي وفا رو نوراني كني
فدات سكوت
طرف ما شب نيست..! صدا با سکوت آشتي نميکند. کلمات انتظار ميکشند...! که جاري شوند بر اوراقي سفيد .. به پاکي سپيدي که گفتي دوستش ميداري ../
امشب عشق خنديد ... عشق به خانه ام آمد/ عشق پر از شوقم کرد .. عشق .. عاشق شد ../. چشمانم خنديد ..
مممممممممم! وبلاگ عجيبي داريد و حرفاي عجيب تر!!! وبلاگت رو كه سر زدم، مطالباتو كه خوندم، ناخودآگاه ياد فيلم زن زيادي تهمينه ميلاني افتادم. قبول دارم كه زن ها شخصيت هاي مظلمومي هستن ولي در نوع مظلوم بودنشون با تو خيلي مخالفم.
يه زن به خاطر اين مظلوم نيست كه جامعه در مورد ظاهرش يه سري عرف هايي خاصي داره. چون در مورد مردها هم همين عرفها هست. شايد شما در جريان نيستي. ولي در اينكه در اكثر مواقع از زن داره استفاده ابزاري ميشه در تمام دنيا قبول دارم كه زن ها حقيقتا مظلوم هستن. به هر حال خواستم بگم وبلاگت رو ديدم. بد نبود.
سلام...واي كلي به اين نكته ي آخر خنديدم...خدايي با نمك بود.
اما تفاوت زن ومرد زيباست...راستي هيچ وقت نخواه مثل مرد ها باشي....عشق و محبت وادر زيباست نه پدر!
روزت هم مبارككككككككككككككك.يا زهرا...
سلام
خوبي؟
نميدونم چي بگم. از اينكه بگم خوب وبد به من هم يه سري بزن هم بدم مي ساد . فقط ميگم منو با اين شعر ياد خاطره هاي بد زندگي ام از عشق نابجا به كسي كه نبايد انداختي. همين . ممنون و فعلاً باي ( ضمناً اين تايمر اذان خيلي كار قشنگي بود. قالب كه بماند!)
شميم . جان . من شما رو نميشناسم . ولي اين اسم دلداده برام آشنا بود .....
ببخش عزيزم
مهربون . منتظر ت هستم كه بيايي .
ناراحت نشي از دستم . از روزگار دلم گرفتس . نه تو دوست جونم
اينجا خونه خودته . هر وقت دوست داشتي بيا ...
تازه اگه هم دوست داشتي ميتونم كمكت كنم كه وبلاگ درست كني .
مهربون بازم ببخشيد....