• وبلاگ : .:(( به ياد رضا )):.
  • يادداشت : بيقراري
  • نظرات : 69 خصوصي ، 61 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5      >
     


    آدمک ها ، آدمک هاي ظهور سرد.

    با شکوفه هاي پاييزي وباران طلايي رنگ گندم .

    جريان زندگي شان در رگ هاي سرنوشت دوباره به راه مي افتد.
    .
    گرچه اين جريان هميشه جاريست .

    مگر در ابديت هستي !

    ومن دلم پاييزي است .

    وخواهم رفت !

    بهار را خواهم جست
    .
    و در ابديت هستي خواهم ماند !

    من مي روم خورشيد ازآن تو .

    من مي روم به سوي شب .

    شبي که مي تواند به من ببخشد هزارها ستاره را.

    شبي که مي شود از پس آن به تو هم رسيد.

    .

    به نور

    .

    سلام حالتون چطوره..خوبيد؟من اپديتم منتظرتون هستم.يا حق
    سلام خواهري . چطوري ؟ نبينم دلتنگ باشي ...
    سلام فروغ جونم.خوبي؟فريان نازم خوبه؟من از مسافرت برگشتم.توي سفر هم كه بودم بهت سر زدم.اما تو مدتهاست كه مسير كلبه ي ما يادت رفته.ايييييييييييييييييييييييييييييييييييييي خدااااااااااااااااااااااااااااااا


    No words I can speak

    A path should been chosen
    All trembling track
    She lead us back and here
    the guts are

    هيچ کلامي بازگو کننده من نيست

    راهي را انتخاب کن

    تمام راههاي پر پيچ و خم ما را به

    چپ و راست هدايت ميکند. جرات بايد داشت



    سلام ..شعرت خيلي قشنگ بود فروغ جان ..
    سلام بلاگ زيبا و در خور نظري داشتي (سربزن تا بتونيم بيشتر با هم آشنا شيم

    امشب دوباره براي بوييدن تو


    نيازمند يادگاريهايت شده ام

    *************************************

    چه قصه عجيبي !! واين دلتنگي چه عجيب به دل آدم ميكوبه........نميدونم قصه دلتنگي تو از كجا شروع شده ؟ اما من امشب دلتنگ او هستم !! و به قول دوست خوبي (( من او ندارم))

    ************************

    براي ديدنت نيازمند درگاه پلكهايم شده ام

    ممنون از محبتتون

    سلام..حالتون خوبه؟ممنون از حضورتون..شما چي شد كه اون حرف اومد به فكرتون؟؟پاينده باشيد.خدانگهدار
    سلام . خوبيد .. فريان جون خوبه ؟
    تو را صدا كردم
    تو عطر بودي و نور
    تو نور بودي و عطر گريز رنگ خيال
    درون ديده من ابر بود و باران

    اي شب از روياي تو رنگين شده ... سينه از عطر تو ام سنگين شده ...اي به روي چشم من گسترده خويش ....شاديم بخشيده از اندوه خويش ....

     <      1   2   3   4   5      >