خيلي سخته چيزي رو که تا ديشب بود ياد گاريصبح بلند شي و ببيني که ديگه دوسش نداريخيلي سخته که نباشه هيچ جايي براي آشتيبي وفا شه اون کسي که جونتو واسش گذاشتيخيلي سخته تو زمستون غم بشينه روي برفامي سوزونه گاهي قلب و زهر تلخ بعضي حرفاخيلي سخته اون کسي که اومد و کردت ديوونههوساش وقتي تموم شد بگه پيشت نمي مونهخيلي سخته اگر عمر جادوي شعرت تموم شهنکنه چيزي که ريختي پاي عشق اون حروم شهخيلي سخته اون کسي که گفت واسه چشات مي ميرهبره و ديگه سراغي از تو و نگات نگيرهخيلي سخته تا يه روزي حرفهاي اون باورت شهنکنه يه روز ندامت راه تلخ آخرت شهخيلي سخته که عزيزي يه شب عازم سفر شهتازه فرداي همون روز دوست عاشقش خبرشهخيلي سخته بي بهونه ميوه هاي کال و چيدنبخدا کم غصه اي نيست چن روزي تو رو نديدنخيلي سخته که دلي رو با نگات دزديده باشيوسط راه اما از عشق يه کمي ترسيده باشيخيلي سخته که بدونه واسه چيزي نگرانياز خودت مي پرسي يعني مي شه اون بره زمانيخيلي سخته توي پاييز با غريبي آشنا شياما وقتي که بهار شد يه جوري ازش جداشيخيلي سخته يه غريبه به دلت يه وقت بشينهبعد به اون بگي که چشمات نمي خواد اون و ببينهخيلي سخته که ببينيش توي يک فصل طلاييکاش مجازات بدي داشت توي قانون بي وفاييخيلي سخته که ببيني کسي عاشقيش دروغهچقدر از گريه اون شب چشم تو سرش شلوغهخيلي سخته و قشنگه آشنايي زير باروناگه چتر نداشته باشن توي دستا هر دو تاشونخيلي سخته تا هميشه پاي وعده ها نشستنچقدر قشنگه اما واسه کسي شکستنخيلي سخته واسه اون بشکنه يک روز غرورتاون نخواد ولي بمونه هميشه سنگ صبورتخيلي سخته بودن تو واسه اون بشه عادتديگه بوسيدن دستات واسه اون نشه عبادتخيلي سخته چشماي تو واسه اون کسي خيسهکه پيام داده يه عمره واسه تو نمي نويسهخيلي سخته که دل تو نکنه قصد تلافيتا که بين دو پرستو نباشه هيچ اختلافيخيلي سخته اونکه ديروز تو واسش يه رويا بودياز يادش رفته که واسش تو تموم دنيا بوديخيلي سخته بري يکشب واسه چيدن ستارهولي تا رسيدي اونجا ببيني روز شد دوبارهخيلي سخته که من و تو هميشه با هم بمونيماونقد عاشق که ندونن ديوونه کدوممونيم...