• وبلاگ : .:(( به ياد رضا )):.
  • يادداشت : سيزده به در هم مبارك باشه
  • نظرات : 12 خصوصي ، 57 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     
    چيد ...ديگر نشاني ميان ما نخواهد بود .. اين آخرين نشان بود. پنجره ها را بسته ام .. :) :)
    ديگر خوابي چشمم را به رويا نميبرد ... خوابي که اطلسي ها يش روزي بر گلداني نجوا ميکرد ... خوابي که ميشد از سايه هايش بالا رفت ... و از بالاترين مزغل پنجره اي ماه را چيد ...ديگر نشاني ميان ما نخواهد بود .. اين آخرين نشان بود. پنجره ها را بسته ام .. :) :)

    1. سيزده به درتون مبارك و اميدوارم كه نحسي هاي امسال ازتون به دور شده باشه!!!!!!!! 2. از مكان قبلي جابجا شدم به يه جاي ديگه كه لينكش توي همين كامنت هست! خواهشا دوتا لينكي رو كه به وبلاگهاي قبلي دادين اصلاح و به اين وبلاگ بدين

    رفتم به دنبال يک وجب خاک خسته باران خورده ، تنم ...! که گندم گونه هايت را در آن بشود جاي داد ...! روزي که خاک تنم از باران شوق گريستن هايت سيراب ميگشت ..! اينک از وحشت جدايي و خنده هاي بيرحمانه چشمانت در امان نخواهد بود ...! وقتي که آمدم دلم نهالي بود در ميان کوچه باغي در همين نزديکي هاي بودن ..! وقتي که رفتم دلم پير و خسته بود...! که تنها رد انگشتان باد ، برگهاي خزان زده دلم را نوازش ميداد ...! و رد انگشتان تو هنوز هم بر ديوار گلين دلم که روزي سايه سخاوتش را تنها به تو مي بخشيد در جايي، جا مانده است .

    ديوار دلم ، در شبانگاهان نبودنت فرو ريخت و تو هيچ ندانستي که شبي در پشت غار حرا ، نام تو بر زبانم وحي شد .... و ديگر نامي از من بر لهجه کلامت نقشي نبست ...

    سلام سلام

    سال نو كه تبريك گفته بودم ولي بازم مبارك

    اگه مي دونستم با يه بار اومدنم به اينجا لينكم را مي ذاري تو وبلاگت زودتر از اينا ميومدم

    بابا معرفت

    تو كه ما را مردي . ببخشيد منظورم اين بود كه تو كه ما را كشتي.

    از من مي شنوي لينك من را پاك كن . لينك وبلاگ ما مثل روز سيزده به در نحسه .

    توي هر وبلاگي رفته چهار روز بعد اون وبلاگ تعطيل شده . خلاصه ما حاصل 90 سال تجربياتم را در اختيارت مي ذاريم .

    راستش من اعتقادي به سيزده به در ندارم . خيلي حركت قشنگ و جالبيه كه يه روز به عنوان روز طبيعت شناخته شده و همه به دامن طبيعت هجوم مي برند ولي در اين بين يك سري معايبي هم داره كه سر فرصت بايد بهش بپردازيم .

    مثلا همون سبزه انداختن به آب . شايد اصلا به ديد نياد ولي شما فرض كنيد كه چند ميليون نفر هر كدوم سبزه هاشون را بريزن توي آب .

    چقدر گندم و غلات اسراف مي شه . آمار درستي ندارم ولي فكر كنم بيش از چند ميليون تن بشه .

    اين يكي به سيزده به در ربطي نداره ولي آمار نشون ميده كه توي ايام عيد 5 ميليون ماهي از بين ميره .

    به خاطر اينكه ما مي ريم ماهي مي خريم و چون نمي تونيم ازشون نگه داري كنيم همشون مي ميرند .

    مگه اونا حق زندگي ندارند .

    خوبه من بيام پنج ميليون تا كمند را بگيرم و بندازم توي تنگ آب تا خفه بشند .

    خب خوب نيست ديگه . پس ما هم بايد رعايت كنيم .

    بازم ممنون به خاطر همه چيز

    خدانگهدار

    سلام خوب هستي خواهش ميكنم اين چه حرفيه وظيفمونه
    مهربونم ؛ ثانيه هاي بهاريت لبريز عطر شادي ...

    يه شب مهتاب ، ماه مي آد تو خواب ،

    منو مي بره کوچه به کوچه ، باغ انگوري ، باغ آلوچه ،

    دره به دره ، صحرا به صحرا ، اونجا که شبا پشت بيشه ها

    يه پري مي آد ترسون و لرزون ،

    پاشو مي ذاره تو آب چشمه ، شونه مي کنه موي پريشون ...

    يه شب مهتاب ، ماه مي آد تو خواب ،

    منو مي بره ته اون دره ، اونجا که شبا يکه و تنها ،

    تک درخت بيد ، شاد و پراميد ،

    مي کنه به ناز ، دستشو دراز ،

    که يه ستاره بچکه مث يه چيکه بارون ،

    يه جاي ميوش، سر يه شاخش ، بشه آويزون ...

    يه شب مهتاب ، ماه مي آد تو خواب ،

    منو مي بره از توي زندون ، مث شب پره با خودش بيرون

    مي بره اونجا

    که شب سياه تا دم سحر

    شهيدان شهر با فانوس خون جار مي شکن

    تو خيابونا ، سر ميدونا :

    عمو يادگار ! مردچينه دار ، مستي يا هشيار ؟! خوابي يا بيدار ؟!

    مستيم و هشيار شهيدان شهر ! خوابيم و بيدار شهيدان شهر !

    آخرش يه شب ماه مياد بيرون ، از سراون کوه بالاي دره ،

    روي اين ميدون رد مي شه خندون ،

    يه شب ماه مي آد ...

    هر چقدر در ميان غبار و هوايي مه آلود پايم را فراتر نهادم ... پشت سر را کمرنگتر ديدم تنها راهي که ميديدم ... شبانه هايم بود بي هيچ شانه اي براي گرفتن بار اندوهم ... زيرا که فرشته شب خود ... خوده اندوه گشته بود ... خواستم شانه هايم را برايش به استواري زيستني عاشقانه پيش برم .... اما افسوس که او هرگز نديد ... دستاني که هر لحظه بسويش کشيده تر ميشد ... تا بار اندوه او را نيز با خود به يک کوله بار با سايه هاي کشيده در نور ماه را با خود ببرد ...

    يگانه عزيز...

    اين شعري كه در زير نوشتم خوب بخون و بعد بگو بنظر تو چقدر قشنگه معنا و مفهومش...

    تقديم به فروغ جاودانه ساحل ارامش

    شكسته بالم و شوق رها شدن دارم.
    هواي از قفس تن جدا شدن دارم..
    بپوش برتن من جامه اي برنگ بهار..
    كه همچو غنچه تمناي وا شدن دارم.
    گمان مبر كه مرا پيري از نفس انداخت..
    غمين مباش كه ناي به پا شدن دارم..
    اگر نواي وفايي بر ايد از نايي..
    يقين بدان كه سر هم نوا شدن دارم..
    تو از خصومت و بيگانگي دمي بگذر.
    ببين كه من هوس اشنا شدن دارم ..
    گرفتم اينكه به بالا . بلايي جاني تو ..
    مگر كه من حذر از مبتلا شدن دارم ..
    اگر كه پا بگذاري به چشم من بيني..
    كه من لياقت زيبا نما شدن دارم..
    بقاي من به لقاي تو بسته اي عشق .
    بمان كه گر تو نباشي فنا شدن دارم ..
    بساط سوختن شعله را مهيا كن ..
    به جرم اينكه خيال خدا شدن دارم
    شكسته بالم و شوق رها شدن دارم.
    هواي از قفس تن جدا شدن دارم..
    بپوش برتن من جامه اي برنگ بهار..
    كه همچو غنچه تمناي وا شدن دارم.
    گمان مبر كه مرا پيري از نفس انداخت.. غمين مباش كه ناي به پا شدن دارم..
    اگر نواي وفايي بر ايد از نايي..
    يقين بدان كه سر هم نوا شدن دارم..
    تو از خصومت و بيگانگي دمي بگذر.
    ببين كه من هوس اشنا شدن دارم ..
    گرفتم اينكه به بالا . بلايي جاني تو ..
    مگر كه من حذر از مبتلا شدن دارم ..
    اگر كه پا بگذاري به چشم من بيني..
    كه من لياقت زيبا نما شدن دارم..
    بقاي من به لقاي تو بسته اي عشق .
    بمان كه گر تو نباشي فنا شدن دارم ..
    بساط سوختن شعله را مهيا كن ..
    به جرم اينكه خيال خدا شدن دارم
    يگانه عزيز هميشه دلت سبز و لبت خندان باد...نبينم غصه را بدلت راه بدي....
    گفتي كه، دلت چه از خدا مي خواهد......اي من بفداي تو ، تو را مي خواهد....گيرم به مثل(masal) چو كوهم ، اما اين كوه....اين كوه ، ندا ندا ، ندا مي خواهد........
       1   2   3   4      >