باز يکي با غصه هاش داره اواز ميخونه /
وقتي غم تو دل باشه .ديگه مردن اسونه/
قامتش خم شده از کوله ي سياه غم /
چي ميخواد تو روزگار جز خدا کي ميدونه /
کيه اين مرد غريب مثل من پريشونه /
ميدونه همين شب و تو دنيا مهمونه /
باز با بار غم خودشو دار ميزنه /
پشت خونه ي دلش غم داره در ميزنه /
مي دونه تو زندگي اش ديگه خط اخره /
رو سرش جغد مرگ . داره پر پر مي زنه /
کيه اين مرد غريب ..مثل من پريشونه /
ميدونه همين شب و ....///