زرد و نيلي و بنفش
سبز و آبي و كبود
با بنفشه ها نشسته ام
سال هاي سال
صبح هاي زود
در كنار چشمه صحرا
سر نهاده روي شانه هاي يكدگر
گيسوان خيس بدست باد
چهر ه ها نهفته در پناه سايه شرم
رنگ ها شكفته در زلال عطر هاي گرم
بهترين ترانه بهترين سرود
مخمل نگاه اين بنفشه ها
مي برد مرا سبك تر از نسيم
در تمام روز
در تمام شب
در تمام هفته . در تمام ماه
در بنفشه زار چشم تو
برگهاي زرد و نيلي و بنفش
عطر هاي سبز و آبي و كبود
نغمه هاي ناشنيده ساز ميكنند
بهتر از تمام نغمه ها و ساز ها
نام تو بهترين سرود زندگي ست
بهترين بهترين من
فريدون مشيري ...
مخلصت داداش غربت نشينت ...///