سخن از پيوند سست
دو نام و هم آغوشي در اوراق کهنه ي يک دفتر نيست
سخن از گيسوي خوشبخت من است
با شقايقهاي سوخته ي بوسه ي تو
و اين شعر رو هم دوست دارم:
زندگي شايد آن لحظه ي مسدودي است
که نگاه من در ني ني چشمان تو خود را ويران سازد...........