اي زورق تازه نفس لنگرت را انداختي بر دلم و بعد باز قصد سفر کردي رفتي و لي هنوز جاي سوراخهاي لنگرت بر دلم جا مانده است
بهاي محبت چقدر گران است در اين بازار بي مهري
به دنبال کسي هستم که پيدايش کنم روزي و با بغضم بگويم دوستت دارم