دوباره دل هواي ، با تو بودن کرده ...~
نگو اين دل ، دوري عشقت و باور کرده ...~
دل من خسته از اين دست دو آهم بردن ...~
همه آرزوهام با رفت تو مردن ... ~
حالا من يه آرزو دارم تو سينه ... ~
که دوباره چشم من تو رو ببينه ... ~
حالا من يه آرزو دارم تو سينه ... ~
که دوباره چشم من تو رو ببينه ... ~
واسه پبدا کردنت تن به دل صحرا ميدم ...~
آخه تو رنگ چشات قيمت دنيا رو ديدم ...~
توي هفت آسمون ، تو تک ستاره مني ...~
به خدا ناز دو چشمات و به دنيا نميدم ...~
حالا من يه آرزو دارم تو سينه ... ~
که دوباره چشم من تو رو ببينه ... ~