• وبلاگ : .:(( به ياد رضا )):.
  • يادداشت : 107 روز از نبوندنت رفت
  • نظرات : 18 خصوصي ، 24 عمومي
  • mp3 player شوکر

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ميداني دلم چه ميخواهد ... ؟ برايت ميگويم ..! ~
    دلم لک زده است براي نفس نفس زدن زير باران وقتي سربالايي وليعصر را تند تند ميروي تا اشک هاي بي امانت را نبينند و آخر سر ميرسي به امامزاده صالح ... با حياط کوچک و درخت بزرگي که يک روز ديگر نبود و بعد از آن حياط امامزاده ديگر لطف قديم را بي تو نداشت ،
    يادت هست دانه دادن هامان به کبوتر هاي چاهي ~
    يادت هست نذر و نياز و شمع هاي روشن ... ~
    وقتي که تو حياط امامزاده بنشيني گوشه اي و کاپيشنت را روي صورتت بکشي و يک دل سير گريه کني ،
    آنقدر که خادم حرم نگرانت شود ... و بيايد سراغت ... حداقل به هم راستش را بگوييم ... آخرين باري که از خودت سراغ گرفتي کي بود ... آخرين باري که سراغ دل تنگت رو گرفتي ... ؟ آخرين باري که عقده هايت را فرياد زدي بدون آنکه به آدمهاي دوروبرت نگاه کني کي بود ؟ دلم ميخواد فرياد بزنم ... شايد اينکار راکردم ...يکي از همين روزها ... حتما... ~
    دلم هواي يک جاي مقدس رو داره ... جايي که بشه آرام گريست ... جايي که همگان همانند خود آدمي صورتشان خيس است و کسي ديگر نگران باريدن نيست!