اين منزلگه را عاشقي بايد و سوختن تا از گل وجودت طلا سازند...
هر که هوايي نپخت يا به فراقي نسوخت
آخر عمر از جهان چون برود ، خام رفت ۱
عاقلان وقتي در دايره عشق سرگردان مي شوند پاي چوبينند...
گر فلاطون به حکيمي مرض عشق بپوشد
عاقبت پرده برافتد ز سر راز نهانش۲
...در ره عشق خطرات را بايد به جان خريد و ملامتها کشيد.بايد شکسته شد که دل شکسته را بهايي است