جنگ جهاني دوم به دلايل بسياري آغاز شد. بعضي از اصلي تربن آن ها، بحران اقتصادي و تورم، درخواست غرامت جنگي از جمهوري وايمار آلمان پس از جنگ جهاني اول. رکود اقتصادي و نياز ژاپن به مواد اوليه بود که باعث ظهور و رواج انديشه فاشيسم و ملي گرايي، ظهور انديشه ديکتاتوري و محدود کردن فکر و انديشه شد.
جنگ جهاني اول به پايان رسيد، اما نظام سرمايهداري اروپا جنگ ديگري را آبستن بود. سرمايهداري اروپا از بازارهاي پس از جنگ فربه شده بود. تنها چند ماه پس از جنگ جهاني اول بود که شوراهاي انقلابي کارگري به ويژه در آلمان پديد آمده و شديداً طبقهي حاکم را نگران کرده بودند. به همين خاطر طبقهي حاکم آلمان به تسليح ميلشياي ارتجاعي همت گمارد تا «خطر» انقلاب را برطرف کرده و بتواند روسيه را از حمايت کارگران اروپا محروم نمايد. شوراهاي انقلابي کارگري درهمکوبيده شدند و بحران اقتصادي بر جاي ماند تا اين که در سال ۱۹۲۹ ميزان بيکاري به درجهاي بيسابقه رسيد. اشتهاي استعماري قدرتهاي بزرگ سرمايهداري و رقابتهايشان هم در اين زمان به شدت تقويت شده بودند.