• وبلاگ : .:(( به ياد رضا )):.
  • يادداشت : 44 روز بي تو گذشت ....
  • نظرات : 53 خصوصي ، 82 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    سلام. روز بخير. ولادت آقا امام زمان بر شما مبارک. از پيامتون ممنونم. من آپم و چشم به پيامها دوخته منتظر حضور سبزتون هستم. بيش از اين چشم انتظارم نزار. يا علي ...

    تو با مني هرجا برم مهر تو بند جونمه
    عشقت نميره از سرم تو پوست و استخونمه
    يکدم اگه نبينمت يه دنيا دلتنگت ميشم
    نگاه دريايي تو آبيه روي آتيشم

    واست دلم واست تنم , واست تمام زندگيم
    از تو دوباره من شدم با تو تموم شد خستگيم

    نم نم بارون چشام گواه عشق پاکمه
    همنفس قسمت من دوست دارم يه عالمه
    قشنگ ترين خاطره هام با تو و از تو گفتنه
    آرامش وجود من صداي تو شنفتنه

    تو با مني هرجا برم مهر تو بند جونمه
    عشقت نميره از سرم تو پوست و استخونمه
    يکدم اگه نبينمت يه دنيا دلتنگت ميشم
    نگاه دريايي تو آبيه روي آتيشم

    واست دلم واست تنم , واست تمام زندگيم
    از تو دوباره من شدم با تو تموم شد خستگيم..!!!

    آري ... سکوت گريه کرد امشب.

    سکوت به خانه ام آمد ...!

    سکوت سرزنشم داد...!

    سکوت . ساکت ماند سر انجام.

    چشمانم را اشک پر کرده است.

    فردا روز ديگري است..

    حتما شاد خواهيم بود ..!!!

    تو اگه قصه بخواي دل پر غصه بخواي
    همه شهر برات قصه ميگن
    قصه از اين دل پر غصه ميگن
    پس بزار منم برات قصه بگم
    بگم اي همدم من توي اين دشت بزرگ که بهش دنيا ميگن
    چرا من مثل يک شب کور سياه بايد از نور گريزون باشم
    يا چرا مثل يک زنبور نحيف بايد از باد هراسون باشم
    چرا پس دست نوازشگر باد خرمن زلف منو شونه نکرد
    يا چرا شادي دنياي شما تو دل غم زده ام خونه نکرد
    چرا من مثل يک خنيا گر پير بايد از دور زمان دور باشم
    يا که چون شبنم پاکيزه صبح خالي از تابش يک نوري باشم
    ببين اي همدم من
    تو اگه قصه بخواي دل پر غصه بخواي
    همه شهر برات قصه ميگن
    قصه از اين دل پر غصه ميگن
    قصه از اين دل پر غصه ميگن ...!!!

    فروغ جان سلام نميدونم منو بخاطر داري يا نه اما زياد مهم نيست . مطمئنا اوني كه اين مطلب رو آلان براي تو نوشته يه كامنتگذار وبگرد نسيت كه شايد ميخواسته حرفي رو زده باشه محض اينكه چيزي گفته باشه نه مطمئنا اينجور نيست.

    توي اين دنيا آدمايي هستن كه فكر مي‏كنن ظرف وجوديشون يه ظرفيت خاصي داره و علاوه بر اون فكر مي‏كنن كه اگه اين ظرف پر بشه ديگه هلاك مي شن نابود مي ‏شن .اما غافل از اين هستن كه ظرف وجودي آدمها پرشدني نيست.

    مشكلاتي كه براي آدما روي اين كره خاكي بوجود مياد غمهايي رو بدنبال دار هكه با توجه به نوع و كيفيت اون مشكل زمان پايداري غمش هم فرق مي كنه.دوست ندارم اينو بگم اما برخي غمها مثل حبس ابدن.تنها چيزي كه ميتونه اونها را التيام بده مرگه البته اينو نگفتم كه كه احساس كني مرگ دروازه خوشيهاست البته هست اما براي اونايي كه مي‏دونن اونور چه مهربوني منتظرشون نشسته.نه اونايي كه از دست غمهاشون به مرگ پناه مي برن.اينها از زمين تا آسمون تفاوت دارن.حقيقتا غمهاي اين عالم خنجري هستن كه ظرف وجودي صاحب غمشون رو خراش مي دن تا ظرفيتش رو بيشتر كنن خوب البته درد هم داره.اما مهم اينه كه صبر كني تا اين خراشيدن ها به پايان برسه اونوقت ميبيني كه وقتي اين غمها كنار ميره اونقدر شاد هستي كه هيچ كس رو شايد تا اون حد شاد نديدي.خوب اين خود وعده اون مهربون بالايي.

    من هم ميدونم از دست دادن عزيزترين كسي كه شايد يه نفرتوي زندگي داري زياد راحت نيست اما بدون اوني كه اينو مقدر كرده از منو و تو و هر كسي ديگه اي به ما مهربونتره.تو اگه 44 روزه تحمل كردي من يه چيزي حدود 365 روزه كه دارم تحمل مي‏كنم.تو اگه در از دست دادن عزيز ترين كس زندگيت دستات بسته بود من به چشم خودم ديدم دارن اونو ازم ميگيرن.بماند.خوب راستش رو بگم از آدماي ضعيف اصلا خوشم نمياد.

    تنها چيزي كه شايد تا به امروز بهش اعتقاد وافي و كافي داشتم اين بوده كه عزيزان ما صداي ما رو حتما مي‏شنون توي اين عالم وقتي كه خوابن اگه چيزي رو از ته قلبت گفتي حتما ميشنون من امتحان كردم.اگر هم كه از دسنا رفتن ادراك اونها به عاليترين وجهش ميرسه.اگه فرصتي كردي فيلم چه روياهايي مي‏آيند رو حتما ببين.باهاش حرف بزن مثل اون روزي كه توي اين دنيا بوده . اما بدون اگه واقعا عاشقش هستي اون راضي نيست تو رو گريون ببينه.عشق دقيقا از همون جايي شروع شده كه تو اونو از دستش دادي چرا اونو از اون روز فقط و فقط به خاطر خودش دوست داري نه چيز ديگه اي.نذار اين عشقو از دست بدي اما با غمهات هم بجنگ ارزشش رو داره.

    ببخشيد اگه سرت رو درد اوردم.اگه غلط هم داشت ببخشيد سريع تايپ كردم.

    فروغ جان سلام نميدونم منو بخاطر داري يا نه اما زياد مهم نيست . مطمئنا اوني كه اين مطلب رو آلان براي تو نوشته يه كامنتگذار وبگرد نسيت كه شايد ميخواسته حرفي رو زده باشه محض اينكه چيزي گفته باشه نه مطمئنا اينجور نيست.

    توي اين دنيا آدمايي هستن كه فكر مي‏كنن ظرف وجوديشون يه ظرفيت خاصي داره و علاوه بر اون فكر مي‏كنن كه اگه اين ظرف پر بشه ديگه هلاك مي شن نابود مي ‏شن .اما غافل از اين هستن كه ظرف وجودي آدمها پرشدني نيست.

    مشكلاتي كه براي آدما روي اين كره خاكي بوجود مياد غمهايي رو بدنبال دار هكه با توجه به نوع و كيفيت اون مشكل زمان پايداري غمش هم فرق مي كنه.دوست ندارم اينو بگم اما برخي غمها مثل حبس ابدن.تنها چيزي كه ميتونه اونها را التيام بده مرگه البته اينو نگفتم كه كه احساس كني مرگ دروازه خوشيهاست البته هست اما براي اونايي كه مي‏دونن اونور چه مهربوني منتظرشون نشسته.نه اونايي كه از دست غمهاشون به مرگ پناه مي برن.اينها از زمين تا آسمون تفاوت دارن.حقيقتا غمهاي اين عالم خنجري هستن كه ظرف وجودي صاحب غمشون رو خراش مي دن تا ظرفيتش رو بيشتر كنن خوب البته درد هم داره.اما مهم اينه كه صبر كني تا اين خراشيدن ها به پايان برسه اونوقت ميبيني كه وقتي اين غمها كنار ميره اونقدر شاد هستي كه هيچ كس رو شايد تا اون حد شاد نديدي.خوب اين خود وعده اون مهربون بالايي.

    من هم ميدونم از دست دادن عزيزترين كسي كه شايد يه نفرتوي زندگي داري زياد راحت نيست اما بدون اوني كه اينو مقدر كرده از منو و تو و هر كسي ديگه اي به ما مهربونتره.تو اگه 44 روزه تحمل كردي من يه چيزي حدود 365 روزه كه دارم تحمل مي‏كنم.تو اگه در از دست دادن عزيز ترين كس زندگيت دستات بسته بود من به چشم خودم ديدم دارن اونو ازم ميگيرن.بماند.خوب راستش رو بگم از آدماي ضعيف اصلا خوشم نمياد.

    تنها چيزي كه شايد تا به امروز بهش اعتقاد وافي و كافي داشتم اين بوده كه عزيزان ما صداي ما رو حتما مي‏شنون توي اين عالم وقتي كه خوابن اگه چيزي رو از ته قلبت گفتي حتما ميشنون من امتحان كردم.اگر هم كه از دسنا رفتن ادراك اونها به عاليترين وجهش ميرسه.اگه فرصتي كردي فيلم چه روياهايي مي‏آيند رو حتما ببين.باهاش حرف بزن مثل اون روزي كه توي اين دنيا بوده . اما بدون اگه واقعا عاشقش هستي اون راضي نيست تو رو گريون ببينه.عشق دقيقا از همون جايي شروع شده كه تو اونو از دستش دادي چرا اونو از اون روز فقط و فقط به خاطر خودش دوست داري نه چيز ديگه اي.نذار اين عشقو از دست بدي اما با غمهات هم بجنگ ارزشش رو داره.

    ببخشيد اگه سرت رو درد اوردم.اگه غلط هم داشت ببخشيد سريع تايپ كردم.

    سسسسسسسسسسلام

    خوبي

    ياور هميشه مومن بار ديگه آپديت شده وقت كردي يه سري بزن خوشحال ميشم.........زيبا مي نويسي

    موفق باشي

    كسي فهميد تو نام مرا از ياد خواهي برد....
    سلام دوست خوب فروغ جان.خيلي زيبا نوشتي دوست خوب حرفهايي كه نوشتي فقط من ميفهمم چي هستن.چون من پدرم رو از دست دادم اونم تو عيد.اره دوست خوب من دوستمو پدر عزيزمو 2 روز مونده به عيد از دست دادم به روح بابام وقتي نوشته هاتو ميخوندم گريه ام گرفته بود دوست خوبم من فردا درست 6 ماه هست كه بابامو از دست دادم.6 ماهي كه به من گذشته انگار 60 سال گذشته.فكر نكن تنها خودت از فقط از دست دادن عزيزت ناراحتي اولين روز مرحوم اقا رضا من اومدم وبلاگت و تسليت گفتم.من احساستو درك ميكنم خيلي سخته بيشتر از اون كه بشه فكرشو كرد فقط كسي ميتونه درك كنه كه عزيزي از دست داده باشه.وقتي دوستام منو ميبينن بهم ميگن انگار 1000 بار مردي و از گور بيرونت اوردن .يعني من بعد فوت بابام اون قدر تغيير كردم.بار مسوليت كمرمو شكسته من هم وبلاگمو فردا ابديت ميكنم.موفق باشي.باي

    در شب تنهايي و دلواپسي خوب ميدانستم از ره ميرسي...

    پشت درهايي كه امتدادشان ميرسيد به آخر نگاه تو

    بارها شكست قلبم بارها خود را در تكه هايش ديدم

    بارها صداي آمدن پا را صداي خشخش برگها را شنيدم

    خواستم لب بگشايم

    از چيزي بگويم

    كه سالها پشت درها مانده اينك تنهايم،

    پشت همان درها تنهايي را درك ميكنم

    صدايم را آنچنان در گلو مي فشارم

    كه ديگر شكستن تكه هاي قلبم را هم نمي شنوم

    به نام او كه آنقدر آه كشيدم تاتورا برايم فرستاد


    سلام عرض مي كنم خدمت شما دوست عزيز

    اميدوارم هميشه حالتان خوب خوب باشد

    ممنونم از اينكه هميشه برام پي ام مي گذاريد

    نوشتهء خيلي زيبايي بود باخوندن آن دلم تنگ شده براي ....

    خوشحال مي شم اگه به من هم يه سري بزنيدوافتخار مي كنم اگه باهم تبادل لينگ كنيم

    موفق باشيد

    واين ايام خجسته رابه شما وتمام شيعيان جهان تبريك عرض مي كنم

    درود برتو

    بي تو بودن بزرگترين غم زندگي من شد و شايد نه! آغاز غمهايم تو را ديدن بود...
    سلام عزيزم امروز بعداظهر ساعت 5 مي آيي كه حتماٌ بهم خبر بده به خواسته آشور تا ساعت 2 منتظرم - دوستت دارم
     <      1   2   3   4   5    >>    >