* تقديم به فروغ جاودانه ساحل ارامش *
من همون جزيره بودمخاكي و صميمي وگرمواسه عشق بازي موجاقامتم يه بستر نرميه عزيز دوردونه بودمپيش چشم خيس موجايه نگين سبز خالصروي انگشتر درياتا كه يك روز تو رسيديتوي قلبم پا گذاشتيغصه هاي عاشقي روتو وجودم جا گذاشتيزير رگبار نگاهتدلم انگار زير و رو شدبراي داشتن عشقتهمه جونم آرزو شدتا نفس كشيدي انگارنفسم بريد توسينهابر وباد و دريا گفتنحس عاشقي همينهاومدي تو سر نوشتمبي بهونه پا گذاشتياما تا قايقي اومداز من و دلم گذشتيرفتي با قايق عشقتسوي روشني فردامن ودل اما نشستيمچشم براهت لب درياديگه رو خاك وجودمنه گلي است نه درختيلحضه هاي بي تو بودنميگذره اما به سختيدل تنها و غريبمداره اين گوشه ميميرهولي حتي وقت مردنباز سراغت رو ميگيرهميرسه روزي كه ديگهقعر دريا ميشه خونماما تو درياي عشقتباز يه گوشه اي مي مونم