ديگر چگونه يك نفر به رقص بر خواهد خاست
و گيسوان كودكي اش را
در آب جاري خواهد ريخت
...
ستاره اي عزيز
ستاره هاي مقوايي عزيز
وقتي در آسمان دروغ، وزيدن مي گيريد
ديگر چگونه مي شود به سوره هاي رسولان سر شكسته پناه آورد؟
ما مثل مرده هاي هزاران هزار ساله، به هم مي رسيم و آنگاه
خورشيد بر تباهي اجساد ما قضاوت خواهد كرد.
من سردم است
من سردم است و انگار هيچ وفت گرم نخواهم شد
اي يار!
آن شراب مگر چند ساله بود؟