پرسيد: بخاطر کي زنده هستي ؟ با اينکه دوست داشتم با تمام وجودم داد بزنم " بخاطر تو " ! بهش گفتم: " بخاطر هيچ کس" ! پرسيد: پس بخاطر چي زنده هستي؟ با اينکه دلم داد ميزند .... " بخاطر دل تو" ..! با يک بغضي بهش گفتم: " بخاطر هيچ چيز" ازش پرسيدم: تو بخاطر چي زنده اي؟ در حالي که اشک تو چشماش جمع شده بود گفت: " بخاطر کسي که بخاطر هيچ زنده است" .....!~