• وبلاگ : .:(( به ياد رضا )):.
  • يادداشت : چرا رفتي ...چرا ....باورم نميشه
  • نظرات : 103 خصوصي ، 131 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام يگانه عزيزم.....هيچي نميتونم بنويسم...چشمام پر اشك شده و يهو انگشتانم بي حس شده همين چند تا خط هم كلي طول كشيد تا نوشتم...اي خدا...اي خداي من...تو غربت تحمل درد خيلي سخته...روحش شاد ..يگانه جان اگه اينجا من كاري ميتونم بكنم كه تو لا اقل كمي ارام بشي بگو..حتي اگه ادرس جايي كه به خاك سپرده شده بنويسي واسم قول ميدهم همين شب جمعه از طرف تو نايب و زياره باشم و خيراتي هم از طرف تو بدهم...خدايا چرا اين عزيز دل من اينهمه تو غربت بايد سختي بكشه...نميتونم بنويسم چيزي
    پاسخ

    بابايي . منو ببخش که ناراحتت کردم ولي حس و حال خوبي نداشتم و ندارم هنوز ...