پنجره چشماي تو وقتي به چشمام وا ميشهنميدوني توي وجودم که چه غوغايي ميشهلحظه اي که تو با مني آتيش به جونم ميزنيگر ميگيره جون و تنم وقتي که ميگي با منينه ميتونم بگم برو , نه ميتونم بگم بمونآخه من اينجام رو زمين , تو اونجا اوج آسمونبيشتري از يه آرزو , فراتر از يه خواستنيعشق تو , تو خون منه , يه عشق نا گسستنيوقتي که چشمات خيس شدن , طهارت عشقو ديدمزمزه هاي قلبتو , با گوشاي دل شنيدميه سايه پا به پاي من , به خوب و بد راضي شديبا من ديوونه ترين , چه ساده هم بازي شدينه ميتونم بگم برو , نه ميتونم بگم بمونآخه من اينجام رو زمين , تو اونجا اوج آسموننه ميتونم بگم برو , نه ميتونم بگم بمونآخه من اينجام رو زمين , تو اونجا اوج آسمون ....!!!!