شايد بزرگترين انديشه ام .. را در دلتنگي خلاصه كرده باشم .. انديشه اي كه هر لحظه مجالي براي بودنم ..ماندنم .. و به اوج رسيدنم باشد .. من از ؛ جاده هاي بي كسي ميترسم .. من از دلي كه جايي در آن نداشته باشم .. من از دلتنگيم ؛ جز فاصله هاي تقدير هيچ نميدانم .. فاصله هايي كه هر لحظه به آن نزديك و نزديك تر ميشوم .. و من در آن محو و ناپيدا ميشوم ..بي هيچ كلامي از عشق .. انگار كه سالهاست دلتنگم .. دلتنگ صداقت .. دلتنگ محبت .. دلتنگ دلي كه در دلم جاي خواهد داشت .. دلتنگ كسي كه عشقم در او زاده شد ... در او هر لحظه زيست .. و در او جان خواهد داد ... من دلتنگ .. كسي خواهم شد كه در من زاده خواهد شد و در من خواهد زيست و در قلب من خواهد ماند ........ ~ !!! ~