من ميخواستم برسم توي حرفات به صدا.. به الفباي نجيب واسه ي ذکر دعا واسه ي ذکر دعا.. من ميخواستم برسم به همه کنايه ها.. به حقيقت تنت تو تموم سايه ها.. دل من دل من ديگه تسليم تو بود.. با حقارت تنم دل به تعظيم تو بود.. من ميخواستم برسم به تو خوب تو عزيز.. پاي سايه بون بشي واسه من وقت گريز.. نتونست پر بکشه نفس خسته من.... به صدات نمي رسيد لباي بسته من.. من فقط يه بي نصيب من فقط يه دردمند.. با حقارت تنم پيش معراج بلند.. واسه شنيدنتمن بايد پاک بشم.. تو مسير بودنت .. من بايد خاک بشم.. تو مسير بودنت من عاشق يه اسير.. مثل عابرهاي مست مثل برده هاي پير.. بودنم به چشم تو مثل نامه هاي خط.. شايدم گنگ و غريب با يه انشاي غلط ....