اگر باغم ولي همسايه ي مرگ..
اگر پاييزي ام از برگ تا برگ..
اگر از درد تو خسته ترينم..
اگر از کوچ تو خانه نشينم.
.اگر از تو به تن جامه دريدم..
.اگر از تو به خودسوزي رسيدم..
تو رو مي بخشم اي مغرور شبگرد..
..تو رو مي بخشم اي تنها ترين مرد.
.
من از تو تازه اما پيرم از تو..
.من از تو سرخوش و دلگيرم از تو..
من از تو زنده و مي ميرم از تو..
تو را مي خواهم اي مرهم اي درد..
تو رو مي بخشم اي مغرور اي مرد..
منو بي تو عذاب شب شمردن .
.منو بي تو به گريه دل سپردن.
.منو از مرگ لحظه جان گرفتن..
منو در ماتم هر لحظه مردن..
نمي داني چه دلتنگم چه دلتنگ..