وبلاگ :
.:(( به ياد رضا )):.
يادداشت :
تو با مني .هر جا برم...........
نظرات :
19
خصوصي ،
42
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
بابا عظيمي
از خزان ترين دريچه قلبت....شکوفه هاي سپيد مهرجوانه زد..دربهاري از شوق، تو از دريچه اي غمگين به من سلام ميدهي، وحتي نگاه تو بوي عشق ميدهد، تو منتظر کدام عاشق هستي در اين محله هاي تنگ؟ با بغض هميشگيت، به آدمان افسانه اي دل بسته اي؟ مگر تو نميبيني اي پيچک در اين دنياي مجازي همه عابران غريبند مثل من...آهي سرد در پس التهابي سوزنده ، همه ما فرسوده زمانيم و در قاپ هاي قديمي شميم باد را به نظاره مي نشينيم، به کدامين جاده همراه سفرم خواهي بود؟ صبح ظرفي پراز پوچ و شب قصه هميشگي تکرار...وباز هم صبح که هم چون مهمان ناخوانده اي که انتظار ديدنش را داري به سراغت ميايد، و چه خسته بازخوشحال ميشوي، يک روز، حتما يک روز پاي در راه ميگذارم تا در نوردم همه بودنم را ، تا در گذرم همه ارزوهايم را، ميخواهي باور کنم ذره خاکي را که نور شد....بايد بروم...